تاثیرات نظریه داو بر بازارهای مالی نسبت به سایر تئوری ها
نظریه داو، یا “Dow Theory”، یک رویکرد تحلیلی برای پیشبینی روند حرکت بازارهای مالی است که توسط چارلز هنری داو و ادوارد جونز در اوایل قرن بیستم ایجاد شد. این تئوری بر اساس اصول اصلی اقتصاد و تحلیل تکنیکال استوار است و به تجزیه و تحلیل حرکت قیمتها و نمودارهای بازار پرداخته و نشانگرهایی برای تشخیص تغییرات در جهت حرکت بازار ارائه میدهد.
تئوری داو بر اصول اصلی زیر تأکید دارد:
- رهبری نمودار قیمتها: اگر نمودار قیمتها یک روند صعودی یا نزولی نشان دهد، این نشانگری از حرکت بازار است که قابل پیشبینی است.
- رهبری نمودار حجم معاملات: تغییرات در حجم معاملات همراه با تغییرات در جهت قیمتها نشاندهندهای از تغییر در نیروی بازار است.
- تأیید تأییدیها: هر تغییر در جهت حرکت بازار باید توسط همه نمودارها و نمودارهای مرتبط تأیید شود. به عبارت دیگر، تغییر باید توسط شاخصها و نمودارهای متفاوت تأیید شود.
- مشخص بودن رخدادها: نقاط خاصی برای تشخیص تغییرات در جهت بازار و افزایش یا کاهش در نیروی بازار تعیین شدهاند.
تاریخچه مختصر نظریه داو
نظریه داو نخستین بار توسط چارلز هنری داو (Charles Henry Dow) و همکارش ادوارد جونز (Edward Jones) در دهه 1890 میلادی توسعه یافت. چارلز داو همچنین بنیانگذار شاخص داو جنرال (Dow Jones Industrial Average) بود، که امروزه یکی از مهمترین شاخصهای بازار سهام جهان به شمار میرود.
در ادامه، تاریخچه مختصر تئوری داو را مرور میکنیم:
- دوره اولیه:
- چارلز داو و ادوارد جونز ابتدا در دهه 1890 به تحقیق و تجزیه و تحلیل بازار سهام پرداختند. آنها ابتدا بر اساس تحلیل تاریخی اقتصاد و بازارهای مالی، اصول تئوری داو را تدوین کردند.
- نوشتهها و مقالات:
- در طی دهههای بعد، چارلز داو و ادوارد جونز مقالات و نوشتههای زیادی در زمینه تحلیل تکنیکال و اصول بازار منتشر کردند. این مقالات به تدریج اصول تئوری داو را به جامعه سرمایهگذاری معرفی کرد.
- پیشرفت با توسعه شاخص داو جنرال:
- با تأسیس شاخص داو جنرال در سال 1896، این شاخص به عنوان یک معیار برای نمایانگر عملکرد بازار سهام آمریکا تبدیل شد. این شاخص ابتدا با 12 شرکت شروع شد و به مرور زمان تعداد شرکتهای آن افزایش یافت.
- توسعه تئوری:
- در ادامه دورهها، تئوری داو به توسعه و بهبود پذیری پیدا کرد. اصول جدیدی اضافه شدند و تئوری داو به یک چارچوب جامع تر برای تحلیل بازارهای مالی تبدیل شد.
- پذیرش گسترده:
- با گذر زمان، تئوری داو به یکی از اصول مهم تحلیل تکنیکال تبدیل شد و در جهان سرمایهگذاری پذیرفته شد. این تئوری به عنوان یک الگوی استفاده شده در تحلیل بازارهای مختلف شناخته شد.
تاریخچه تئوری داو نشاندهنده اهمیت و تأثیرگذاری آن در تحلیل بازارهای مالی است. اصول این تئوری هنوز هم به عنوان یک راهنمای مهم برای تحلیل تکنیکال استفاده میشوند.
۶ اصل مهم تئوری داو
تئوری داو شش اصل اصلی دارد که از طریق آنها تحلیل بازار انجام میشود. این اصول به طور کلی در تجزیه و تحلیل بازار سهام و دیگر بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرند:
- رخدادها بهصورت همهجانبه بازتاب مییابند (تئوری تطابق):
- این اصل بیان میکند که تغییرات در بازار باید در همه نمودارها و شاخصهای مرتبط بازتاب پیدا کند. به عبارت دیگر، یک تغییر در رفتار بازار باید توسط نمودارها، شاخصها و دیگر علائم تأیید شود.
- نمودار قیمتها مهمترین نشانگر است:
- این اصل میگوید که تغییرات در جهت حرکت بازار باید از طریق نمودارهای قیمتها قابل مشاهده باشند. تحلیل تغییرات در نمودارهای قیمت با افزایش یا کاهش قیمتها میتواند راهنمایی برای تصمیمگیری درباره جهت بازار فراهم کند.
- نمودار حجم معاملات و نیروی بازار را نشان میدهد:
- این اصل به معنای این است که حجم معاملات نشاندهنده نیروی بازار است. اگر حجم معاملات با افزایش یا کاهش قیمتها همراه باشد، این ممکن است یک نشانه از تأثیر نیروهای بازار باشد.
- تأکید بر جهت اصلی حرکت بازار:
- این اصل بیان میکند که حرکت بازار به یک جهت مشخص تمایل دارد و این جهت اصلی حرکت باید توسط نمودارها تأیید شود.
- تأیید تأییدیها:
- این اصل بیان میکند که برای تأیید یک تغییر در جهت حرکت بازار، باید اطمینان حاصل شود که این تغییر توسط همه نمودارها و نمودارهای مرتبط تأیید شود.
- تغییرات بازار پیشبینی میشوند، نه تعیین:
- این اصل به این معنا است که تئوری داو به تحلیل تغییرات در بازار و پیشبینی جهت حرکت بازار میپردازد، نه تعیین مسیر دقیق بازار.
با ما در شبکه های اجتماعی همراه باشید ( یوتیوب ، تلگرام ، اینستاگرام ، توییتر )