پرایس اکشن RTM – یکی از قدرتمندترین روش های تحلیلی

پرایس اکشن RTM  یکی از قدرتمند ترین روش های تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی از جمله فارکس، بورس و رمزارز هاست. اما قبل از هر چیزی نیاز است که فلسفه کلی روش پرایس اکشن را متوجه باشید. اساس کار پرایس اکشن بررسی شرایط واقعی قیمت بدون کمک گرفتن از اندیکاتور یا سیستم های معاملاتی است. از مزایای این سبک معاملاتی می توان به سرعت بالای تشخیص نسبت به روش های دیگر اشاره کرد.

اصول پرایس اکشن باعث می شود، این روش در تمامی بازارهای مالی و تمامی تایم فریم ها کاربرد داشته باشد.

زمانی که در روش معاملاتی پرایس اکشن از اندیکاتورها و ابزارهای کمکی استفاده نشود، معامله گر مهارت کافی برای شناسایی روند پیش رو از طریق شاخص هایی مانند عرضه و تقاضا را خواهد داشت.

دلیل اهمیت بالای بررسی خود قیمت نسبت به بررسی با اندیکاتور ها – پرایس اکشن RTM

تمامی اندیکاتورها بر اساس اصول رفتاری قیمت ایجاد می شوند. یعنی اشخاص و معامله گران بر اساس آموخته های خود نسبت به رفتار قیمت، اندیکاتورهای معاملاتی را طراحی و عرضه می کنند. پس می توان گفت اندیکاتورها، همان رفتار قیمت در قالب دیدگاه معامله گران هستند که با تاخیر در قالب اندیکاتورها عمل می کنند.

همین عامل باعث می شود که اندیکاتورها در برخی از مواقع تا 40 درصد نسبت یه کندل های قیمتی، با تاخیر عمل کنند.

کندل های شمعی ژاپنی

در سالیان دور کشاورزان و برنج کاران ژاپنی از کندل های شمعی برای محاسبه قیمت و محاسبه میزان کشت خود استفاده می کردند که به مرور زمان این کندل ها وارد بازارهای مالی شدند .

ساختار یک کندل شمعی ژاپنی

بدنه و سایه در کندل – پرایس اکشن RTM

چه چیزهایی در یک کندل نمایان نیست؟مسیر شروع تا پایان یک کندل مشخص نیست. یعنی برای یک کندل، می توان انواع مختلف الگوهای رفتار قیمت را متصور شد. برای مثال در شکل زیر الگو می توانست قیمت ابتدا تا بالاترین حد صعود کرده و سپس تا پایین ترین حد نزول قیمت داشته باشد و در نهایت در نقطه بسته شدن کندل، به کندل بعد منتقل شود و یا قیمت می توانست در ابتدا به پایین ترین حد قیمت رسیده و پس از آن با حرکت به سمت بالاترین حد قیمت در نقطه بسته شدن کندل پایان یابد.

ترکیب کندل ها

اگر کندل هر تایم فریم را در تایم فریم های پایین تر بررسی کنید خواهید دید که هر کندل خود از چندین کندل تشکیل شده است. برای مثال یک کندل 1 ساعته از ترکیب 4 کندل 15 دقیقه تشکیل شده است.

اصول ترکیب شدن 2 کندل

نقطه شروع کندل اول + نقطه پایان کندل اول + بالاترین قیمت هر دو کندل + پایین ترین قیمت کندل جدید

الگوهای شمعی – پرایس اکشن RTM

موضوع تسلط در الگو های شمعی از اهمیت بالایی برخوردار است. یعنی زمانی که کندل بعد بتواند کندل قبل را پوشش دهد، گفته می شود که کندل جدید بر کندل قبلی تسلط دارد.

برای مثال در شکل اول از سمت چپ مشخص است که خریداران بر روی فروشندگان تسلط دارند. در الگوی دوم، فروشندگان بر خریداران تسلط پیدا کرده است.

کندل مومنتوم ( Momentum Candle ) – پرایس اکشن RTM

کندل های قدرتمندی که نشان دهنده برتری گروهی از معامله گران نسبت به گروه دیگر معامله گران است. هر زمان طول بدنه یک کندل از طول سایه ها بیشتر باشد، به آن کندل مومنتوم گفته می شود. اگر کندل تشکیل شده فاقد هرگونه سایه باشد، قوی ترین نوع الگو های کندلی می تواند باشد. رنگ کندل در مومنتوم بسیار مهم است. چون رنگ قرمز در کندل مومنتوم نشان دهنده این است که قدرت بازار در دست فروشنگان و در مقابل رنگ سبز در کندل مومنتوم نشان دهنده این است که قدرت معامله گران در معاملات خرید بیشتر است.

کندل بیس ( Base ) – پرایس اکشن RTM

کندل های بیس برعکس کندل های مومنتوم عمل می کنند و عملا نمی توان از روی این کندل ها متوجه شد قدرت بازار در دست خریداران است یا فروشندگان. در این نوع از کندل ها، طول سایه ها از بدنه کندل بزرگتر است. به دلیل اینکه با بررسی بدنه و سایه کندل نمی توان متوجه شد قدرت در اختیار کدام دسته از معامله گران است، رنگ بدنه کندل کمکی به افزایش دقت تحلیل نخواهد کرد.

در صورت نبود کندل بیس، محدوده قیمت در RTM چگونه پیدا می شود؟

در هر 4 ساختار گاهی ممکن است هیچ کندل بیسی وجود نداشته باشد و آن ناحیه آنقدر از خریداران و فروشندگان قدرتمندی تشکیل شده باشد که بدون نیاز به تغییرات اساسی در شرایط معاملاتی، قیمت جهت حرکتش را عوض کند. در چنین حالتی که کندل بیس تشکیل نمی شود، قدرت حرکت قوی تر از زمانی است که کندل بیس وجود دارد، در این حالت معمولا گفته می شود که قیمت به صورت V شکل برگشته است.

در همین حالت V شکل اگر تایم فریم پایین تری را انتخاب کنید، کندل های بیس نمایان می شود و در واقع به همان 4 ساختار می رسید. یعنی در شرایط تحلیل عادی در تایم فریم روزانه، کندل های بیس بیشتری در تایم فریم های 4 ساعته و 1 ساعته نمایان خواهند شد.

کندل گپ ( GAP )

اگر نقطه شروع کندل فعلی با نقطه پایان کندل قبلی هماهنگ نباشد، شکاف قیمتی یا گپ ایجاد می شود.

معمولا پس از شکل گیری کندل گپ، کندل مومنتوم شکل گرفته و شکاف ایجاد شده را پوشش می دهد.

معمولا زمانی که 5 کندل پشت سر هم به صورت بیس ایجاد شوند، گپ قیمتی ایجاد می شود. با وجود 5 کندل بیس در تایم فریم روزانه، معمولا کندل هفتگی به صورت مومنتوم ظاهر می شود.

گپ فضای خالی ( Blank GAP ) – پرایس اکشن RTM

مناطقی از نمودارهای قیمتی که اثری از قیمت در آنجا نیست. یعنی قیمت با پرش از این محدوده عبور کرده باشد. دقت کنید که گپ فضای خالی از قیمت ساده قدرتمند تر است و قیمت پتانسیل بالایی برای برگشت به این محدوده ها دارد.

گپ های قیمتی معمولا در اثر انتشار اخبار اقتصادی مهم ایجاد شده و می توانند به عنوان محدوده های حمایت و مقاومت عمل کنند.

کندل های ERC و NRC در پرایس اکشن RTM

از اصلی ترین مباحث پیش نیاز برای کندل های ERC و NRC مفهوم Range است که باید بدانید. در اصل به طول کندل یا فاصله بالاترین تا پایین ترین نقطه کندل Range گفته می شود.

حالا باید بدانید زمانی که فاصله یا Range کندل کوتاه و کم باشد آن را کندل NRC و زمانی که فاصله یا رنج کندل زیاد باشد آن را کندل ERC می نامیم. پس کندل های کوچک را NRC و کندل های بزرگ را ERC می نامند.

پس تا اینجا متوجه شدید نیازی به استفاده از اندیکاتور های خاصی برای تحلیل نمودار های مالی ندارید و فقط کافی است با اصول چارت آشنا شده و از آنها استفاده کنید.

حمایت و مقاومت SR در پرایس اکشن RTM

به خطوط و سطوح حمایت و مقاومت در سیستم معاملاتی RTM، به اختصار SR گفته می شود. ( Support and Resistance = SR )

هر زمان قیمت یک بار به خط حمایت و مقاومت برخورد کند به آن Minor SR گفته می شود و در مقابل در شرایطی که قیمت چندین بار با یک خط یا محدوده مقاومت یا حمایت برخورد کند به آن Major SR گفته می شود.

نکته: رسم SR بر اساس شادو های کندل ها صورت می گیرد و اگر بر اساس بدنه کندل رسم شوند دقت کافی را نخواهند داشت . معمولا در شرایط رنج و کم نوسان بازار، Major SR بیشتر تشکیل می شود.

یکی از اصلی ترین تفاوت های میان پرایس اکشن RTM و پرایس اکشن کلاسیک در تعداد برخورد قیمت به سطوح SR است. به این صورت که در پرایس اکشن کلاسیک مطرح می شود که هرچه تعداد برخود قیمت به یک سطح بیشتر باشد، آن سطح قوی تر شده و احتمال شکست در بخورد بعدی کمتر می شود اما در پرایس اکشن RTM برعکس ادعای مطرح شده مورد توجه قرار می گیرد. یعنی هر چه تعداد برخورد ها بیشتر باشد احتمال شکست سطح در برخورد بعدی نیز بیشتر می شود.

در صورت شکسته شدن خطوط SR کاربری آنها تغییر می کند. به صورتی که SR مقاومتی به حمایتی و برعکس تبدیل می شوند. در اصطلاح این عمل در پرایس اکشن RTM با عنوان SR FLIP شناخته می شود.

چرا هرچه تعداد دفعات برخورد قیمت به سطح بیشتر باشد آن سطح ضعیف تر شده و احتمال شکست افزایش پیدا می کند؟

فرض کنید یک ارتش برای عبور از یک محدوده با یک دیوار برخورد کرده است. با هر شلیک گلوله دیوار آسیب دیده و ضعیف تر می شود. اگر همین حملات ادامه دار باشند در نهایت دیوار شکسته شده و ارتش از آن عبور خواهند کرد. در مارکت های جهانی نیز در مقابل خریداران بسیار و تازه نفس، به مرور فروشندگان کمتر و کمتر شده و در نهایت سطح مورد نظر شکسته می شود.

خطوط روند

یکی از شروط اصلی خطوط روند جهت حرکت است. در یک روند صعودی کف های قیمتی باید از کف قیمت قبلی خود بالاتر باشند. در مقابل در یک روند نزولی سقف های قیمتی باید از سقف های قبلی پایین تر باشند.

برای رسم یک خط روند صعودی به 2 کف قیمتی نیاز داریم با شرط اینکه سقف جدید از سقف فعلی بالاتر باشد. اصلی ترین عامل و دلیل این شرط این است که احتمال دارد قیمت در محدوده سقف قبلی تغییر روند داده و الگوی سقف دوقلو را تشکیل دهد. با شکسته شدن سقف قبلی قیمت پس از ثبت پولبک به سقف قبلی، روند خود را ادامه داده و به دنبال ایجاد سقف جدید حرکت می کند. در روند نزولی نیز شرایط برعکس روند صعودی است و برای رسم درست و اصولی خط روند، قیمت باید از کف قبلی عبور کند. لزوم عبور قیمت از کف قبلی به این دلیل است که در صورت چرخش قیمت، کف 2 قلو تشکیل خواهد شد.

عرضه و تقاضا

موضوع عرضه و تقاضا از مهمترین و اصلی ترین بخش های مشخض کننده قیمت کالاهای مصرفی و ارز است. برای مثال هرچه مقدار عرضه نفت خام کاهش یابد قیمت نفت در بازارهای جهانی افزایش خواهد یافت و برعکس هرچه عرضه نفت خام شیب افزایشی داشته باشد، قیمت در بازارهای جهانی کاهش می باید.

کندل های Rally و Drop

کندل های مومنتوم صعودی را Rally و کندل های مومنتوم نزولی را Drop گویند.

ساختار های اصلی پرایس اکشن – پرایس اکشن RTM

پرایس اکشن از ساختار 4 گانه ای پیروی می کند که 2 ساختار مخصوص شرایط نزولی و 2 ساختار مخصوص شرایط صعودی است.

1 – RBR

زمانی که بازار در اختیار خریداران باشد با قدرت روند در جهت مثبت حرکت می کند. در این شرایط الگوی مثبت Rally ایجاد می شود. سپس فروشندگان تلاش می کنند مانع افزایش قیمت شده و روند را با تشکیل کندل Bace کنترل کنند اما در نهایت دوباره قدرت خریداران افزایش پیدا کرده و الگوی Rally تشکیل می شود.

نکته: کندل Bace می تواند مجموع چندین کندل باشد و صرفا تعداد کندل یا کندل های بیس مهم نیست.

نکته: کندل های Rally و Drop نیز می توانند از سری کندل های متوالی 5 تایی یا 6 تایی تشکیل شود.

2 – DBR

افزایش قدرت فروشندگان باعث شکل گیری کندل قدرتمند Drop می شود. سپس درگیری خریداران و فروشندگان با شکل گیری کندل Bace  افزایش پیدا می کند. سرانجام قدرت خریداران از فروشندگان بیشتر شده و کندل Rally شکل می گیرد.

نکته: شکل گیری کندل های Rally و Drop بلند نشان دهنده روند قدرتمند در بازار است.

3 – DBD

افزایش قدرت فروشندگان باعث شکل گیری کندل قدرتمند Drop می شود. سپس درگیری خریداران و فروشندگان با شکل گیری کندل Bace  افزایش پیدا می کند. اما قدرت فروشندگان از خریداران بیشتر شده و دوباره کندل Drop ایجاد می شود.

4 – RBD

افزایش قدرت خریداران باعث شکل گیری کندل Rally می شود. سپس درگیری خریداران و فروشندگان با شکل گیری کندل Bace  افزایش پیدا می کند. اما قدرت فروشندگان از خریداران بیشتر شده و باعث ایجاد کندل Drop می شود.

زمانی که قدرت خریداران و فروشندگان بسیار بالا باشد در برخی از مواقع کندل بیس تشکیل نمی شود و الگوی به صورت V شکل ایجاد می شود. اما اگر یک یا دو تایم فریم پایین تر را بررسی کنید کندل Base را مشاهده خواهید کرد.

روند صعودی و نزولی و پایان یک روند حرکتی

هر زمان قیمت در مسیر حرکت خود کف های بالاتری نسبت به کف قبلی ساخته باشد آن را یک روند صعودی می نامند. در صورتی که قیمت در حرکت ریزشی خود کف قبلی را شکسته و پایین تر بیاید پایان روند صعودی مشخص می شود.

هر زمان قیمت در مسیر حرکت خود سقف های پایین تری نسبت به سقف قبلی ساخته باشد آن را یک روند نزولی می نامیم. در صورتی که قیمت در حرکت صعودی خود سقف قبلی را شکسته و بالا تر برود پایان روند نزولی مشخص می شود.

ناحیه مهم قیمت یا Zone – پرایس اکشن RTM

ناحیه مهم قیمت یا Zone ها در اصل ناحیه هایی از نمودار هستند که قیمت به آنها واکنش نشان می دهد. در اصل این ناحیه ها برای قیمت مهم هستند. ناحیه های عرضه را Supply Zone و ناحیه های تقاضا را  Demand Zone می نامند.

مراحل رسم ناحیه مهم قیمت یا Zone

برای رسم اصولی ناحیه های مهم قیمت، به کندل های بیس باید توجه کنید. کندل های Base جایی هستند که بین خریداران و فروشندگان تنش ایجاد می شود و هر گروهی که قدرت بیشتری داشته باشند می توانند روند پیش رو را مدیریت کنند.

برای رسم Zone ها 2 روش کلی وجود دارد.

روش اول: رسم بر اساس شادو تا شادو کندل 

بالاترین و پایین ترین نقطه کندل بیس به عنوان محدوده قیمتی مهم یا Zone عمل می کند. رسم خطوط افقی از این محدوده می تواند بازه قیمتی مهمی را ایجاد کند.

زمانی که محدوده درست را شناسایی و رسم کنید قیمت به آن واکنش نشان خواهد داد و می تواند به عنوان یک حمایت یا مقاومت قدرتمند عمل کند.

برای قرار دارن درست و اصولی خطوط حمایت و مقاومت از بالاترین و پایین ترین نقاط کندل بیس استفاده خواهیم کرد. دقت کنید حداقل ریسک به ریوارد در این شرایط 1:3 است.

روش دوم: رسم بر اساس بدنه تا شادو کندل 

در این حالت محدوده قیمتی مهم از شادو تا بدنه کندل بیس کشده می شود.

در صورتی که قیمت وارد محدوده زون ( Zone ) نشده باشد، کاری نخواهیم کرد و عملا معامله ای را باز نخواهیم کرد.

در صورتی که کندل بیس در بالاتر یا پایین تر از کندل های موجود قرار بگیرد، محدوده زون به صورت زیر رسم می شود.

پس بر این اساس محدوده های مهم قیمتی می توانند متغیر بوده و بر اساس شرایط مارکت، از شادو یا بدنه رسم شوند. در صورتی که در شناسایی نقاط مهم دقت کافی را نداشته باشید، احتمال افزایش خطا در معاملات وجود دارد. رسم درست محدوده Zone می تواند باعث قرارگیری درست حد ضرر یا SL شود.

اصول رسم محدوده عرضه – پرایس اکشن RTM

محدوده عرضه یا زون عرضه بر اساس 2 روش رسم می شود. که در تصویر زیر نشان داده شده است.

دقت کنید که اگر قیمت وارد محدوده نشود هیچ گونه معامله ای ثبت نخواهیم کرد. اهیمت ورود قیمت به محدوده زون بسیار زیاد است.

سوالی که در این بخش مطرح می شود این است که اگر کندل بیس داخل کندل های قبل و بعد خود قرار گیرد، محدوده زون را به چه شکلی باید رسم کنیم؟

پاسخ: اگر بر اساس شرایط عادی حد ضرر یا SL را قرار دهید قطعا قیمت حد ضرر شما را لمس خواهد کرد. پس بهترین حالت این است که 10 تا 15 پیپ بالاتر از حد ضرر قبلی، حد ضرر جدید را قرار دهید.

اگر چندین کندل بیس داشته باشیم می توانیم از بدنه ها برای نقاط ورود استفاده کنیم. اما دقت کنید که در شرایط مختلف میزان ریسک ها متفاوت بوده و می توان بر اساس شرایط مختلف رفتار کرد.

در صورتی که کندل بیس نداشته باشیم از بدنه و شادو کندل ها استفاده خواهیم کرد.

در شرایطی که ساختار و چینش کندل ها ناهماهنگ باشند، به شکل زیر نمایش داده شود:

در این شرایط نمودار ما 2 محدوده زون خواهد داشت و باید از هر دو محدوده استفاده شود. باید دقت کنید که یکی از محدوده های زون را فراموش نکنید و از هر دو محدوده استفاده کنید.

نقش بانک ها در تغییر روند نمودار

بانک های بزرگ جهان قدرت تغییر روند حرکتی در نمودار ها را دارند. بانک ها بر اساس رفتار و روندی که خودشان خلق می کنند معامله می کنند. ورود و خروج بانک ها به معاملات، نقدینگی مارکت را کم یا زیاد می کند.

بانک ها در محدوده هایی که میزان خریداران فروشنگان بسیاری وجود داشته باشد، بر اساس روندی که خوشان می سازند عمل می کنند. برای همین است که بانک ها هیچ وقت ضرر نمی کنند.

بانک با فشار های معاملاتی خود، محدوده های حمایت یا مقاومت را شکسته و از آن ها عبور می کند. یعنی جایی که بسیاری از معامله گران از ترس ضرر های سنگین به آنجا پناه می برند. هرچقدر مقاومت معامله گران افزایش یابد، فشار بانک ها نیز افزایش پیدا می کند.

دانلود فایل PDF: پرایس اکشن RTM

با ما در شبکه های اجتماعی همراه باشید ( یوتیوب ، تلگرام ، اینستاگرام ، توییتر )