تورم چیست؟ مقایسه تورم کشور های جهان
تورم نشان میدهد قیمت کالاهای مصرفی در بازه زمانی یکساله چقدر گرانتر شده است. در این مقاله تلاش کردیم سوال بسیاری از دوستان در مورد تورم چیست را پاسخ دهیم. کلمه تورم برای خیلی از مردم جهان کلمه آشنایی است چون اکثر کشورهای جهان درگیر تورم های مثبت و منفی هستند. اهمیت تورم را زمانی میتوان بیشتر متوجه شد که در شعار اولیه تمامی رؤسای بانک های مرکزی جهان، مهار تورم وجود دارد. یعنی تمامی آنها تلاش میکنند با مهار تورم به قهرمان ملی تبدیل شوند. در بسیاری از کشور های جهان، رؤسای جمهور با شعار مهار تورم در انتخابات پیروز میشوند ولی زمانی که در این امر ناموفق میشوند محبوبیت عمومی را از دست داده و از قدرت حذف میشوند. قدرت تورم در یک کشور را میتوان از جمله معروف رئیس جمهور سال های دور آمریکا دانست که تورم را دشمن عمومی شماره ۱ آمریکا معرفی کرد.
تورم معیاری برای سنجش گرانی قیمت کالا ها در یک بازه زمانی مشخص مثلا یک ساله است. تورم صرفا یک شاخص ساده اقتصادی نیست بلکه بسیار پیچیده و گسترده است. به طوری که افزایش یا کاهش آن مستقیما روی مؤلفه های دیگر اقتصاد کلان یک کشور تاثیرگذار است. حتی تورم یک کشور میتواند اقتصاد کشور های همسایه را نیز تحت تاثیر قرار دهد. هرچه تورم در یک کشور افزایش یابد، هزینه های زندگی در آن کشور بالا میرود و برعکس هرچه تورم یک کشور مهار شده و نزولی شود شرایط رفاه اجتماعی آن کشور مطلوب میشود. در آمار های تورمی منتشر شده توسط بانک های مرکزی، تورم کلی کشور مطرح میشود که معمولا با مشابه ماهانه خود نیز مقایسه میشود. اما گاهی آمار تورم کلی نیست و صرفا تورم در یک کالای مصرفی مانند مواد غذایی یا حتی بخش کوچک تر مثلا تورم برنج را نشان میدهد. از این رو مثلا آمار تورم برنج نشان میدهد قیمت برنج در یک سال گذشته چقدر گرانتر شده است.
به عبارت دیگر تورم نشان دهنده قدرت خرید عمومی مردم یک کشور نسبت با واحد پولی مشخص است. برای مثال تورم آمریکا در ۱۰۰ سال گذشته ۲۸۰۰ درصد بوده است. یعنی اگر شخصی ۱۰۰ سال پیش کالایی با ارزش ۱۰ دلار خریداری میکرد در سال ۲۰۲۲ برای خرید همان کالا باید ۲۸۰ دلار پرداخت کند. در اصل ارزش پول امریکا در ۱۰۰ سال گذشته، ۲۸۰۰ درصد از ارزش خرید خود را در مقابل کالا از دست داده است. همین عامل یعنی همه کشور ها به نوعی درگیر تورم هستند اما نوع و شیوه تورم متفاوت است. کشور های جهان اول تلاش میکنند با فعالیت های اقتصادی بین المللی فشار ناشی از تورم در اقتصاد خود را به حداقل رسانده و مسیر مهار تورم را ادامه دهند. تورم فعلی امریکا ۷.۹ درصد است یعنی هر سال، دلار آمریکا ۷.۹ درصد از قدرت خرید خود را از دست میدهد و ساکنین آمریکا و دارندگان دلار آمریکا مجبور به تحمل ضرر ۷.۹ درصدی در سال برای موجودی خود هستند. زمانی که یک کشور درگیر تورم شود عملا به مرور زمان قدرت خرید مردم کاهش مییابد که معنی آن این است که دولتمردان آن کشور نتوانستند سیاست های تورم زدایی را پیاده کرده و درآمد مردم را افزایش دهند که عملا باعث ایجاد حس منفی نسبت به سیاست های مالی دولت در بین مردم میشود.
اندازه گیری تورم چیست؟
هزینه های زندگی یک خانواده در یک کشور به هزینه خرید کالاهای مصرفی و مواد غذایی آن کشور بستگی دارد. برای شناسایی شرایط اقتصادی برای زندگی در یک جامعه، سازمان های آماری دولتی از نظرسنجی های عمومی استفاده کرده و آمار های اقتصادی را بر این اساس منتشر میکنند. این آمارها بر اساس کالاهای اساسی زندگی یک خانواده مانند قیمت برنج، نان و شکر مشخص میشوند. معمولا سبدهای آماری متشکل از ۴۰ نوع کالای مصرفی است. از اصلی ترین بخش های آمار تورم در آمریکا میتوان به هزینه مسکن، اجاره ماهانه مسکن و وام های بانکی برای خرید یا بازسازی مسکن اشاره کرد. شاخص CPI هزینه سبد کالایی در بازه زمانی مشخص یک ساله را نشان میدهد. شاخص قیمت مصرف کننده، به نوعی نشان دهنده تورم قیمت مصرف کننده در همان بازه زمانی است. از آمار های اقتصادی مهم برای بانک های مرکزی، آمار تورم در طول بازه زمانی ۱۰ ساله است. یعنی هرچقدر میانگین تورم ۱۰ ساله کاهش یابد بهتر است. حتی اگر بانک مرکزی کشوری بتواند شیب افزایش تورم را کاهش دهد به نوعی میتوان آن را موفق دانست.
تورم اصلی در کشور هایی که وارد کننده انرژی هستند، بر اساس قیمت های متغییر مواد غذایی و انرژی مشخص میشود. در این نوع کشور ها نسبت به شرایط صادرات و واردات و قیمت های جهانی، روند تورم مثبت یا منفی میشود. از این رو معمولا در این نوع کشور ها آمار افزایش قیمت ها به صورت ماهانه یا ۳ماهه منتشر میشوند. آمار افزایش یا کاهش قیمت ها در یک کشور علاوه بر مردم، برای سیاست مداران نیز مهم است. چون آینده سیاسی و شغلی آنها را میتواند تحت تاثیر قرار دهد. افزایش تورم میتواند به کاهش مصرف کالا در یک جامعه منجر شود که در نهایت باعث کاهش تولید ناخالص داخلی آن کشور میشود .
[aparat id=’k94hV’]
معمولا لیست کالاهای شاخص برای اندازه گیری تورم در یک کشور، با تغییرات الگوی مصرف مردم جامعه تغییر میکند. یعنی شاید در یک کشور بهای انرژی از عوامل اصلی تورم آن کشور باشد اما در کشور های نفت خیز، معمولا تغییرات قیمت انرژی روزانه نیست و سالانه مشخص میشود. از این رو در لیست آمار تورمی نقش کمرنگی دارد. افزایش قیمت ها در یک کشور، نسبت میزان درآمد شاغلین آن جامعه نسبت به هزینه های روزانه را کاهش میدهد و به نوعی قدرت خرید کاهش میابد. کاهش قدرت خرید در بخش مصرف کننده یک جامعه، باعث افزایش نرخ بیکاری و کاهش تولید ناخالص داخلی میشود. همه این مسائل باعث میشوند آمار تورم سالانه بر اساس مصرف غالب مردم یک کشور تنظیم و منتشر شود.
برای محاسبه تورم ماشین حساب های مخصوصی وجود دارند که با وارد کردن اطلاعات میتوانید تورم نسبی را متوجه شوید. اما درصورتی که تمایل داشته باشید به صورت دستی افزایش قیمت ها را محاسبه کنید میتوانید از فرمول زیر استفاده کنید:
نرخ تورم به درصد = ( مقدار اولیه CPI / مقدار نهایی CPI ) × ۱۰۰
برای مثال در بررسی ارزش خرید ۱۰۰۰۰ دلار بین سال های ۱۹۷۵ تا ۲۰۱۸ میتوان از فرمول بالا استفاده کرد. بر اساس داده های اقتصادی، اطلاعات به شرح زیر است:
مقدار CPI اولیه برای سال ۱۹۷۵ : ۵۴.۶
مقدار CPI نهایی برای سال ۲۰۱۸ : ۲۵۲.۴۳۹
نرخ تورم به درصد = ( ۵۴.۶ / ۲۵۲.۴۳۹ ) × ۱۰۰
نرخ تورم به درصد = ( ۴.۶۲۳۴ ) × ۱۰۰ = ٪۴۶۲.۳۴
این محاسبات نشان میدهد که اگر برای خرید کالایی در سال ۲۰۱۸ به میزان ۴۶۲۳۴ دلار پرداخت کرده اید، اگر همان کالا را در سال ۱۹۷۵ خریداری میکردید فقط کافی بود ۱۰۰۰۰ دلار پرداخت کنید.
برای اندازه گیری درست و اصولی تورم در هر کشوری ابتدا لیست مواد مصرفی آن کشور توسط سازمان های آماری جمع آوری و بررسی میشود. سپس بر اساس نوسانات قیمتی کالاهای اساسی تورم آنها بر اساس درصد استخراج میشود که میتواند تورم منفی یا مثبت باشد. تورم مثبت یعنی قیمت ها به مرور زمان افزایش پیدا میکنند و تورم منفی یعنی قیمت ها با گذشت زمان کم می شوند. مهمترین و اصلی ترین شاخص شناسایی تورم شاخص قیمت مصرف کننده یا همان CPI است. این آمار برای کشوری مثل استرالیا هر سه ماه یکبار توسط اداره آمار استرالیا تهیه و منتشر میشود. لیست کالاهای تحت بررسی برای تورم در استرالیا شام ۸۷ قلم کالا است که در ۱۱ گروه دسته بندی میشوند .
از مهمترین بخش های تورمی در استرالیا میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
۱ – اجاره بهای مسکن
۲ – هزینه مواد غذایی مانند ماهی ، گوشت و پنیر
۳ – هزینه های تفریح عمومی مانند سینما و تئاتر
۴ – هزینه حمل و نقل
۵ – هزینه خرید لوازم با دوام مانند یخچال و مبل
۶ – هزینه بهداشت و درمان
۷ – هزینه بیمه های عمومی مانند بیمه آتش سوزی منزل
۸ – هزینه تحصیل
۹ – هزینه خرید لباس
۱۰ – هزینه پرداخت قبوض مصرف ماهانه
تورم ۲ ساله در استرالیا بر اساس فرمول زیر استخراج میشود:
تورم = قیمت سال دوم – قیمت سال اول × ۱۰۰ / قیمت سال اول
بر این اساس تورم کتاب در استرالیا ۲.۵ درصد و تورم اسباب بازی ۴.۷ درصد مشخص شده است. از طریق این فرمول می توانید تورم تمامی کالاهای استرالیا و حتی نیوزیلند را محاسبه کنید. برای محاسبه تورم تمامی ۸۷ کالای مصرفی خانواده استرالیایی باید تورم تک تک کالاها را محاسبه کرده و میانگین گیری کنید. یعنی مجموع تورم های تکی را در هم جمع کرده و تقسیم بر ۸۷ کنید.
تورم استرالیا از مراکز خرده فروشی، سوپرمارکت ها، فروشگاه های بزرگ و سایت های فروش آنلاین جمع آوری و منتشر میشود. سپس قیمت ها با قیمت های اعلام شده دولتی مقایسه و یکسان سازی میشوند. همچنین قیمت ها بر اساس رسیدهای فروشگاهی نیز کنترل و بررسی میشوند. این آمار هر ۳ ماه تولید و منتشر میشود که در آن به طور میانگین ۱۰۰۰۰۰ مرکز تجاری دخالت دارند.
مزایا و معایب تورم چیست؟
هر زمان میزان درآمد مردم یک کشور با تغییرات تورمی یکسان نباشد، وضعیت زندگی در آن کشور مطلوب نیست و برعکس هر زمان مردم بتوانند نسبت به تورم موجود، درآمد بیشتری داشته باشند از رفاه عمومی برخودار خواهند بود و حس رضایت عمومی از شرایط اقتصادی و سیاسیت های مالی دولتی ایجاد خواهد شد. درآمد واقعی مردم یک کشور رابطه مستقیم با سطح رضایت عمومی جامعه دارد. هر زمان درآمد واقعی از تورم بیشتر باشد مردم قدرت خرید بیشتری داشته و عملا در زندگی کلی خود راحت خواهند بود.
اکثر قیمت ها با سرعت بالا تغییر می کنند. بسیاری از عوامل داخلی مانند نبود تکنولوژی، نبود نیروهای متخصص، قیمت تمام شده بالا نسبت به مشابه های خارجی در کنار بسیاری از عوامل خارجی مانند تحریم های اقتصادی، قیمت بالای مواد خام وارداتی و عوارض گمرکی از عوامل تاثیر گذار در سطح تولید جامعه و تورم هستند. در مقابل بهای کالایی که در بازارهای بین المللی به صورت آنلاین و لحظه ای معامله میشوند، بر اساس نرخ لحظه ای محاسبه و اعمال میشوند. برای مثال شما تصور کنید سطح افزایش حقوق کارگران یک کشور در سال ۱۰ درصد است. اگر این کشور تورم ۱۰ درصد سالانه را داشته باشد عملا قدرت خرید کارگران آن کشور کاهش یافته و عدم رضایت عمومی را ایجاد میکند. اما در مقابل فرض کنید شخصی وام مسکن ۳ ساله با سود ۱۵ درصد در ۳ سال را دریافت کرده است. اگر این شخص وام خود را صرف خرید مسکن کند عملا سود میکند. چون سود بانکی بازپرداختی در ۳ سال ۱۵ درصد خواهد بود ولی تورم ۱۰ درصد سالانه، قیمت مسکن آن را ۳۰ درصد رشد خواهد داد. پس عملا شخص بعد از ۳ سال علاوه بر اینکه میتواند سود ۱۵ درصدی بانک را پرداخت کند، ۱۵ درصد سود خالص و درآمد واقعی خواهد داشت.
عملا بعضی از کشورهای جهان از تورم های بالای چندین هزار درصد در سال هم آسیب میبینند. برای مثال کشور ونزوئلا تورم ۷۰۰۰ درصدی را در تاریخ خود ثبت کرده است. برای مثال در کشور ونزوئلا برای خرید یک لیوان چای باید ۴ بسته اسکناس ۱۰۰ تایی پرداخت کنید. با این حساب تصور کنید برای صرف یک وعده شام، چند بسته اسکناس نیاز خواهید داشت. در موارد مشابه گاهی کشور های درگیر تورم شدید، برای مهار تورم مجبور میشوند پول ملی خود را کنار گذاشته و از واحدهای پولی با ثبات تر مانند دلار آمریکا و یورو استفاده کنند. کاری که کشور زیمبابوه برای مهار تورم چندین هزار درصدی خود انجام داد.
تورم مثبت و منفی چیست؟ همانطور که تورم مثبت باعث آسیب دیدن اقتصاد یک کشور می شود، تورم منفی نیز مورد قبل اکثر بانک های مرکزی و مردم نیست. کاهش تورم در یک جامعه باعث کاهش تدریجی کالاهای مصرفی می شود. همین موضوع باعث میشود مصرف کننده در خرید کالای خود صبر کند تا شاید در روزها یا ماه های آینده در قیمت پایین تر خرید خود را انجام دهد. در اقتصاد این موضوع باعث رکود اقتصادی جامعه شده و با کاهش سطح اقتصادی جامعه، نرخ بیکاری را نیز افزایش میدهد . همچنین با کاهش درآمد مراکز تولیدی و کارخانجات، سطح دستمزدها کاهش پیدا میکند که در نهایت به کاهش توان خرید عمومی منجر میشود. تورم منفی از سال ۲۰۰۷ در دستور کار بانک های مرکزی قرار گرفت تا بتوانند گاهی با کاهش یا منفی کردن تورم، شیب افزایش قیمت ها را کنترل کنند. از مهمترین کشورهای که ساختار اقتصادی خود را با تورم منفی هماهنگ کرده است، میتوان به ژاپن اشاره کرد. در کشورهای جهان اول نرخ افزایش یا کاهش تورم بسیار کنترل شده عمل میکند ولی در کشور های جهان دوم و سوم معمولا قیمت ها بر اساس نوسانات لحظه ای و ساعتی مشخص میشود. یعنی شاید جنسی در یک ساعت چندین بار تغییر قیمت را شاهد باشد.
اکثر اقتصاددانان مطرح جهانی اعتقاد دارند تورم باثبات و پایین برای یک کشور بسیار بهتر و مهمتر از یک تورم مثبت یا منفی با شیب حرکتی بالاست. یک تورم با ثبات و پایین باعث رشد اقتصادی و افزایش تولید ناخالص داخلی یک کشور میشود و میزان صادرات را نسبت به واردات افزایش میدهد. از سوی دیگر اینکه مصرف کننده بداند قیمت ها به مرور زمان با یک شیب خیلی کم افزایش خواهند یافت، باعث میشود مصرف کننده برای خرید کالای مورد نیاز خود صبر نکرده و چرخ اقتصاد کشور بچرخد. از اصلی ترین اهداف بانک های مرکزی حفظ تورم پایین و با ثبات برای رشد اقتصادی بهتر است.
عوامل ایجاد کننده تورم
تورم بالا در بازه زمانی طولانی مدت معمولا به دلیل سیاست های کلی در یک کشور است. چاپ و عرضه پول بیش از حد نیاز جامعه باعث کاهش ارزش پول میشود. یعنی قدرت خرید با هر واحد پول به نسبت قبل کمتر میشود و در مقابل قیمت ها افزایش پیدا میکنند. یکی از قدیمی ترین مولفه های اقتصاد کلان که نسبت حجم پول با قدرت خرید یک جامعه را بررسی میکند، نظریه کمیت پول است.
یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار روی قیمت تمام شده مواد مصرفی، بحث عرضه و تقاضا است. معمولا بعد از وقوع بلایای طبیعی مانند سیل یا زلزله، عرضه برخی از کالاها محدود میشود که در نتیجه آن قیمت ها افزایش پیدا میکنند. برای مثال وقوع سونامی در کشوری مثل ژاپن که قطب تولیدی جهان است رخ می دهد، باعث کاهش عرضه کالاهای الکترونیکی میشود. چون کالاهای الکترونیکی تولید ژاپن مصرف کننده قابل توجهی در سطح جهان دارند که هر گونه اخلال در سیستم تولید و عرضه میتواند باعث افزایش قیمت ها شود. یا برای مثال کاهش تولید نفت خام توسط اوپک و اوپک پلاس به افزایش بهای جهانی نفت خام منجر میشود . چون در مقابل کاهش عرضه، نیاز مصرف جهانی به مرور در حال افزایش است. یا در مثالی دیگر در بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ میلادی بسیاری از شرکت های غذایی تحت تاثیر قرار گرفته و ضررهای سنگینی را متحمل شدند. قیمت مواد غذایی به شدت افزایش یافت که در نهایت به افزایش میزان فقر در جهان ختم شد. یا در نمونه های دیگر اقتصادی، کاهش شدید نرخ بهره بانکی بدون ایجاد زیرساخت های مورد نیاز می تواند به افزایش هزینه های دولتی و تورم منجر شود. از این رو ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا با مولفه های اقتصادی، برای مهار تورم بسیار مهم است.
انتظارات تورمی نیز یکی از مهمترین مولفه های ایجاد کننده تورم در یک جامعه است. هر زمان مردم و فعالین کسب و کار در یک کشور پیش بینی افزایش تورم داشته باشند خود باعث ایجاد مشکلاتی از جمله افزایش بهای کالاهای مصرفی و اجاره بها میشود. افزایش بهای اجاره مسکن یکی از اصلی ترین مشکلات اقتصادی در کشورهاست است که میتواند تورم بالا را ماندگار کند. انتظارات کاذب باعث افزایش بهای خرید یا اجاره مسکن می شود ولی عدم افزایش دستمزدها در کنار افزایش هزینه ها باعث رکود اقتصادی قابل توجهی میشود. اقتصاددان اعتقاد دارند تورم نیز مانند بسیاری از اجزای اقتصاد یک جامعه در طول زمان رفتار های مشابه نشان میدهد که به آن اینرسی تورمی گفته میشود.
بانک های مرکزی و سیاستمداران یک کشور راهکارهای مختلفی برای مقابله با تورم دارند اما مهمترین چیزی باید بدانند این است که تورم موجود ناشی از چه نوع اقداماتی است؟ اگر نقدینگی در جامعه باعث افزایش تورم شود بانک مرکزی میتواند با راهکارهایی مثل افزایش نرخ بهره بانکی، نقدینگی موجود در جامعه را به سمت حساب های راکد بانکی حرکت دهد و تقاضای کلی را مهار کند. سیاست های مشخص و برنامه ریزی شده بانکی میتواند نوسانات تورمی را مهار کند. از دیگر اقداماتی که بانک های مرکزی در کشور های ضعیف برای مهار تورم انجام میدهند، ذخیره سازی ارزهای رایج جهانی مثل دلار و یورو به جای ارز ملی خود است. یعنی مثلا کشوری مثل ترکیه به جای اینکه تمامی دارایی خود را به صورت لیر ذخیره کند، بخش قابل توجهی از آن را به صورت دلار یورو و حتی طلا ذخیره میکند تا در شرایط بحرانی از نوسانات تورمی در امان باشد. اما اگر تورم در سطح جهان بسیار گسترده باشد دولت ها توان مقابله با این سطح از گرانی قیمت ها را ندارند و ناچار هستند شیب افزایش بهای قیمت ها را تماشا کنند تا قیمت ها در جای خود با نرخ جدید قرار گیرند. اما در شرایطی دولت ها تلاش کنند با ارائه قیمت های دستوری مانع از افزایش بهای کالاها و خدمات شوند، این نوع کنترل قیمت ها شاید در کوتاه مدت پاسخگو باشد ولی در اصل در بلندمدت کارآیی چندانی ندارد.
با وجود تورم ۱۰ درصدی در یک کشور اگر شخصی با ۱۰۰ هزار تومان امسال کالایی خریداری کند سال بعد برای خرید همان کالا باید ۱۱۰ هزار تومان پرداخت کند. اگر دستمزد ها در آن کشور نسبت به میزان تورم هماهنگ حرکت کنند. یعنی در مقابل تورم ۱۰ درصدی، افزایش ۱۰ درصدی دستمزدها هم صورت گیرد عملا اتفاقی در جامعه صورت نخواهد گرفت. در بهترین حالت اگر در مقابل تورم ۱۰ درصدی افزایش ۱۵ درصد یا حتی بیشتر در دستمزدها صورت گیرد عملا باعث افزایش رفاه و رضایت عمومی شده و برعکس اگر در مقابل افزایش تورم ۱۰ درصدی، شاهد افزایش ۵ درصدی دستمزد ها باشیم باعث نارضایتی عمومی میشود. کاهش تورم یعنی قدرت خرید پول افزایش یابد و مردم بتوانند با پول خود حجم بیشتری از کالا و خدمات را دریافت کنند.
برای درک بهتر تورم باید یک ترازو را تصور کنید که در یک کفه آن ارزش پول و در کفه دیگر آن قیمت کالا و خدمات قرار دارد. هر چقدر تورم افزایش یابد ارزش پول کاهش یافته و در مقابل قیمت کالا و خدمات افزایش پیدا میکند.
برای مثال اداره آمار کار ایالات متحده آمریکا نرخ قیمت کالا برای مصرف کننده شهری در ۱۲ ماه را ۷.۵ درصد اعلام کرد که بالاترین سطح قیمت ها نسبت به درآمد از سال ۱۹۸۲ میلادی بوده است. یعنی از سال ۱۹۸۲ میلادی تاکنون هیچ وقت قیمت کالا و خدمات در سطح فعلی قرار نداشته است. زمانی که در اثر گرانی، ارزش یک ارز در مقابل کالا کاهش یابد دیگر شخص خریدار نمیتواند نسبت به قبل خرید کند. پس یا مجبور است حجم پول خود را افزایش دهد یا باید قبول کند نسبت به سرمایه خود از کالای کمتری برخوردار شود. اکثر فعالین اقتصادی کشور ها معتقد هستند که هر زمان چاپ و عرضه پول در کشور از رشد اقتصادی پیشی گیرد تورم پایدار ایجاد میشود.
برای جلوگیری از این اتفاق معمولا در بانک های مرکزی تیمی متشکل از اقتصاددانان ایجاد میشود تا نسبت عرضه پول در جامعه را نسبت به رشد اقتصادی بررسی کنند تا از وقوع مشکلات مختلف جلوگیری کنند.
در زمان های قدیم هر زمان کشوری میتوانست در جنگ کشور دیگری را شکست دهد به سرمایه طلا و نقره و معادن آنجا دست پیدا میکرد. همین حجم از طلا و نقره باعث میشد اقتصاد کشور پیروز به شدت رشد کرده و پیشرفت کند. یکی از این نوع امپراطوری های موفق قدیم روم باستان بود که به واسطه پیروزی های خود و در اختیار قرار گرفتن ذخایر کشور های شکست خورده، کشوری پویا را ایجاد کند. از دیگر امپراتوری های باستان که با کسب غنایم جنگی فراوان توانسته بود سرزمين آباد را ایجاد کند اپراتوری ایران باستان بود که با سیستم هوشمند مالی خود در آن زمان به عنوان مهد تمدن شناخته میشد.
در مقابل ایجاد تورم، کاهش تورم یا تورم نزولی وجود دارد. یعنی کالا ها و خدمات به مرور زمان در حالت کاهشی قرار داشته باشند. یعنی اگر شخصی قصد خرید خرید کالایی به ارزش ۱۰۰ دلار را داشته باشد، در صورتی که یک ماه صبر کند و خرید خود را انجام ندهد شاید بتواند همان جنس را به قیمت ۹۸ دلار خریداری کند. سالها طول میکشد تا سیاست های کلی اقتصادی یک کشور در مسیری قرار گیرند تا تورم پایدار را ایجاد کنند. در بررسی های روانشناسی صورت گرفته، تورم پایدار حس نارضایتی مردم را به مرور نسبت به شرایط تورمی کاهش میدهد. یعنی اگر شخصی در شروع یک روند تورمی حس نارضایتی داشته باشد با گذشت زمان سعی میکند خود را با شرایط هماهنگ کرده و راه های فرار از تورم مثبت مانند افزایش درصد سود در کسب و کار خود را پیش ببرد.
انتظارات تورمی چیست؟
انتظارات تورمی به تورمی گفته میشود که از طریق داده های اقتصادی قابل پیش بینی است. برخی از سایت های آماری و خبری پیش بینی های تورمی برای ماه ها و سالهای آینده را منتشر میکنند. این همان انتظارات تورمی یا انتظار نرخ تورمی است. در این نوع پیشبینی ها دو نوع تورم محاسبه میشود. انتظارات انطباقی که نشان دهنده میانگین تورم دوره های قبل است و انتظارات منطبقی که به پیشبینی تورم بر اساس اطلاعات سیستماتیک میپردازد. مهمترین و قدیمی ترین پیشبینی انتظارات تورمی، نظرسنجی دانشگاه میشیگان آمریکا است.
بیکاری
ارتباط بین نرخ تورم و بیکاری در کشورها از قرن نوزدهم میلادی مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته است. از این رو بیکاری در کوتاه مدت روی تورم اثر دارد ولی در بلندمدت اثر کمتری ایجاد میکند. در بلندمدت افزایش سطح نقدینگی جامعه بسیار بیشتر از بیکاری اثرگذار است.
علل و ریشه تورم چیست؟
اساسی ترین ریشه ایجاد تورم چاپ و توزیع پول بیش از سطح رشد اقتصادی در کشور است. افزایش سطح نقدینگی در جامعه معمولا به ۲ صورت انجام میشود. یا از طریق چاپ و توزیع پول توسط دولت ها برای صرف هزینه های جاری خود مانند پرداخت حقوق کارمندان، کارگردان و پیمانکاران یا از طریق بانک ها با پرداخت سودهای سپردهگذاری. یکی دیگر از راه های کنترل نقدینگی در کشور ها که توسط دولت ها برای جمع آوری نقدینگی صورت میگیرد، فروش او قرضه دولتی در مقابل پول است. دولت به مردم اوراق تضمین شده را فروخته و پول و سرمایه آنها را دریافت میکند تا بتواند در پروژه های عمرانی از آنها استفاده کند. این نوع تورم در سه دسته تقسیم بندی میشود که عبارتند از:
الف – تورم کششی تقاضا
ب – تورم فشاری هزینه
۳ – تورم داخلی
کشش تقاضا در تورم چیست؟
هر زمان عرضه پول باعث شود مردم حس مثبت داشته و تقاضا برای خرید کالاها افزایش یابد، افزایش قیمت صورت میگیرد. به عبارت دیگر هر زمان پول بیشتری در اختیار مردم باشد احساسات مثبت در مصرف کننده ایجاد میشود و باعث میشود مصرف کننده هزینه های بالا را قبول میکند. در صورتی که این نوع تورم کنترل نشود باعث افزایش قیمت کالا ها در مقابل کمبود کالا ها میشود.
فشار هزینه ها در تورم چیست؟
هر زمان فشار تورمی روی مجموعه های تولید و کارخانجات اعمال شود باعث میشود تا کارخانجات تولیدی مواد خام را گران تر از حد معمول خریداری کرده و درگیر شوق اقتصادی منفی شوند. در این مواقع کارخانجات مجبورند بهای تمام شده کالاها را بر اساس تورم افزایش دهند و در نهایت مصرف کننده بهای بیشتری برای کالا پرداخت می کند.
تورم داخلی چیست؟
هر زمان مردم پیش بینی کنند که در آینده قیمت ها افزایش پیدا خواهند کرد در سیستم اقتصادی مشکل ایجاد میشود. به صورتی که خیلی از تولیدی ها شاید در عرضه کالا و محصولات خود تاخیر ایجاد کرده و باعث افزایش بهای کالا شوند.
منظور از نقدینگی اصلی ترین دلیل ایجاد تورم چیست؟
نقدینگی یکی از اساسی ترین مفاهیم در مسائل مدیریتی یک کشور است. در اصل نقدینگی به مجموع پولی که به صورت نقدی یا عددی در امورات مالی یک کشور جریان دارد گفته می شود. پس تمامی پولی که مردم به صورت نقدی یا سپرده های کوتاه مدت و یا بلند مدت در بانکها دارند نقدینگی حساب میشود.
نقدینگی در اقتصاد به ۳ صورت دیده میشود:
۱ – دارایی اشخاص یا شرکت ها و یا حتی دولت های خارجی در بانک ها
۲ – میزان بدهی که شرکت های دولتی به بانک ها دارند
۳ – میزان بدهی که شرکت های خصوصی به بانک ها دارند
برای درک بهتر نقدینگی به مثال زیر دقت کنید .
برای مثال ۲۵ میلون تومان در بانک سپرده گذاری میکنید. ۲۵ میلیون تومان طلا خریداری میکنید و با ۲۵ ميليون تومان باقی مانده کالایی مانند گوشی موبایل خریداری میکنید. در صورتی که به پول نقد نیاز داشته باشید کدام گزینه در سریع ترین زمان ممکن نقدینگی مورد نیاز شما را تامین خواهد کرد؟ قطعا اولین گزینه سپرده بانکی است و گزینه دوم طلا و در نهایت گزینه نهایی کالایی که خریداری کرده اید مثل گوشی موبایل. پس نقدینگی دارایی است که در سریعترین زمان ممکن میتواند به پول نقد تبدیل شود. طبق آمار بانک جهانی پول، فقط ۵ درصد از پول موجود در جهان به صورت نقد در اختیار مردم است و ۹۵ درصد به صورت اوراق های قرضه یا سهام است.
در مثالی دیگر فرض کنید شما قصد دارید منزل مسکونی خود را به قیمت ۵۰۰ میلیون تومان به فروش برسانید. مشتری در قبال ۵۰۰ میلیون شما مطرح میکند که ۱۰۰ میلیون تومان پول نقد در بانک دارد و قصد دارد باقی پول را از طریق فروش ملک و ماشین تهیه و پرداخت کند. با این شرایط شما میدانید که این فرایند که شخص دارایی های خود را فروخته و پول شما را پرداخت کند میتواند ماه ها زمان بر باشد. در این شرایط اگر مشتری دیگری بیان کند که میتواند ملک شما را با ۵۰۰ میلیون تومان پول نقد خریداری کند قطعا با مشتری دوم معامله خواهید کرد.
تورم چیست؟ انواع شاخص قیمت
بسته به نوع کالای خریداری شده قیمت ها میتوانند در ۲ دسته تقسیم بندی شوند:
الف – شاخص قیمت مصرف کننده CPI
ب – شاخص قیمت عمده فروشی WPI
شاخص قیمت مصرف کننده در تورم چیست؟
شاخصی که بر اساس آن قیمت کالا وخدماتی که مصرف کننده آن کشور نیاز دارد سنجیده میشود. اصلی ترین ملاک های این شاخص عبارتند از حمل و نقل، غذا و مراقبت های پزشکی. این نوع کالاها بر اساس وزن نسبی در سبد کالایی قرار میگیرند. شاخص قیمت مصرف کننده کالاها را بر اساس قیمت خرده فروشی بررسی میکند. یعنی قیمتی که مشتری برای خرید به فروشنده پرداخت میکند. همچنین شاخص CPI نشاندهنده تغییرات قیمتی در هزینه های عمومی زندگی است. اگر بانک مرکزی کشوری بتواند CPI را کنترل کند در اصل توانسته است تورم را مهار کند. تهیه و انتشار آمار شاخص CPI در ایالات متحده آمریکا برعهده اداره کار آمریکا است.
شاخص قیمت عمده فروشی در تورم چیست ؟
یکی دیگر از ملاک های سنجش نوسانات قیمت، بررسی قیمت عمده فروشی کالا قبل از عرضه در بازار خرده فروشی است. برای بررسی آن باید سازمان های اقتصادی هزینه تولید کالا بر اساس قیمت مواد خام، هزینه های تولید و سود مرکز تولیدی را محاسبه کرده و بر اساس آن آمار را منتشر کنند. درصورتی که قیمت مواد خام برای کارخانجات تولیدی افزایش یابد، مستقیما بهای کالای تولید افزایش پیدا کرده و با قیمت بالاتر در اختیار مصرف کننده قرار میگیرد.
تورم زمینه ای چیست ؟
اساس تورم در کشوری مثل استرالیا در ۲ حالت افزایش می یابد:
حالت اول: وقوع بلایای طبیعی مثل آتشسوزی های گسترده به دلیل گرمای هوا مانند آتش سوزی سال ۲۰۰۶ که باعث تورم در برخی از کالاهای مصرفی تا ۴۰۰ درصد شد.
حالت دوم: ایجاد تورم به دلیل دستکاری های دولتی مانند سال ۲۰۰۰ میلادی که سیاست های دولت باعث تورم ۱۰ درصدی در زندگی روزمه مردم با افزایش مالیات ها شد.
اما در این نوع شرایط بحرانی بانک مرکزی استرالیا با افزایش نرخ بهره بانکی سعی میکند سطح درآمد عموم مردم را به تورم نزدیک کند. علاوه بر مسائل مطرح شده، سبزیجات و سوخت نیز در سبد تورمی استرالیا نقش عمده ای دارند که این ۲ مورد نیز در مواقعی تحت تاثیر شرایط آب و هوایی، اختلالات عرضه و توزیع قرار می گیرند. به همین دلیل در آمارهای مالی استرالیا قرار دارند.
محدودیت های شاخص قیمت مصرف کننده
نسبت نشانگر CPI در تورم چیست؟
در این نوع آمار اگر ارزش یک کالا از کالای دیگر بالاتر باشد، سیستم آماری این را نشان نمیدهد. برای مثال اگر قیمت گوشت گوسفند از قیمت گوشت مرغ بالاتر باشد در لیست آمار مطرح میشود که در مقطع زمانی فعلی قیمت گوشت گوسفند از قیمت گوشت مرغ بیشتر است.
پوشش منطقهای در تورم چیست؟
تقریبا از هر ۳ استرالیایی ۲ نفر در ۸ شهر بزرگ استرالیا ساکن هستند. شاخص قیمت مصرف کننده از ساکنین مناطق دورافتاده و روستایی نظرسنجی نمیکند و فقط از ساکنین ۸ شهر بزرگ استرالیا نظرسنجی را انجام می دهند.
تغییرات کیفیت در تورم چیست؟
شاخص قیمت مصرف کننده تغییرات کیفیت کالایی را بررسی نمیکند. یعنی اگر قیمت یک کالا در ۳ ماه ثابت بوده ولی کیفیت آن کاهش پیدا کند، عملا در آمار ثبت نمیشود و جایی نیست که مشتریان نسبت به کیفیت کالا ها نظر دهند.
تغییرات تعصبی در تورم چیست؟
اگر شرایط کیفیتی بازار طوری پیش رود که مشتری از کیفیت یک جنس ناراضی شده و پس از خرید کالا، در مدت مشخص شده کالا را تعویض کند، عملا در آمار اصلی ثبت نمیشود.
اثر محصولات جدید در تورم چیست؟
اگر مردم استرالیا از یک نوع کالایی که در لیست تورمی نیست، بیشتر استفاده کنند تحت هر شرایطی اضافه کردن محصول جدید به لیست تورمی کار سختی است.
اخبار مهم اقتصادی مربوط به تورم چیست؟
۱ – نرخ تورم
۲ – نرخ تورم مادر
۳ – شاخص قیمت مصرف کننده
۴ – نرخ تورم اصلی
۵ – قیمت های اصلی مصرف کننده
۶ – تغییر قیمت مصرف کننده
۷ – قیمت های صادراتی
۸ – قیمت های وارداتی
۹ – تورم مواد غذایی
۱۰ – تورم انرژی
۱۱ – خدمات تورم
۱۲ – تورم اجاره بها
۱۳ – انتظارات تورمی
مردم یک جامعه نیاز های کالایی متفاوتی دارند. برای مثال شخصی به دنبال خرید خانه است و شخص دیگر به دنبال اجاره خانه. شخصی به دنبال خرید خودرو مناسب است و شخص دیگر به دنبال خرید برنج. میانگین نیاز های خانواده های یک کشور نشان میدهد که کالاها و خدمات یک کشور از چه تورمی برخوردار هستند.
میانگین تورم مصرفی خانواده های اروپایی از ۳ دسته کلی تشکیل میشود:
۱ – کالاهای مصرف روزانه مانند غذا، بنزین و مواد شوینده
۲ – کالاهای بادوام مانند لباس، ماشین ظرفشویی و یخچال
۳ – خدمات مانند کارواش خودرو، خشکشویی و مشاور املاک
بررسی برخی از کالاهای مصرفی اروپا بر اساس تورم سالانه
قیمت هر واحد نان در سال ۲۰۲۰: ۱.۵۰ یورو
قیمت هر واحد نان در سال ۲۰۲۱: ۱.۳۰ یورو
قیمت هر واحد نان در سال ۲۰۲۲: ۱.۶۰ یورو
قیمت هر بار آرایشگاه مردانه در سال ۲۰۲۰: ۲۰ یورو
قیمت هر بار آرایشگاه مردانه در سال ۲۰۲۱: ۲۲ یورو
قیمت هر بار آرایشگاه مردانه در سال ۲۰۲۲: ۲۳ یورو
قیمت خرید یک کت زمستانی در سال ۲۰۲۰: ۱۴۵ یورو
قیمت خرید یک کت زمستانی در سال ۲۰۲۱: ۱۷۶ یورو
قیمت خرید یک کت زمستانی در سال ۲۰۲۲: ۱۶۰ یورو
تورم در منطقه یورو
تورم در یورو بر اساس شاخص هماهنگ قیمت مصرف کننده در کشور های عضو مطرح میشود. یعنی سیاست کلی اتحادیه این است که قیمت کالا های مصرفی در تمامی کشور های عضو یکسان باشد. از این رو تورم هدف در منطقه اروپا ۲ درصد است.
چرا حفظ تورم پایدار در اروپا مهم است؟
ایجاد هماهنگی بین کشور ها
قبل از شکل گیری اتحادیه اروپا، هر یک از کشور ها شرایط اقتصادی و تورمی منحصر بفردی داشتند. اما با شکل گیری اتحادیه اروپا شرایط طوری ایجاد شد تا در تمامی سرزمین اتحادیه اروپا شرایط اقتصادی واحدی ایجاد شود.
ایجاد شرایط حداقلی
ایجاد واحد اندازه گیری یکسان در رابطه با مواد غذایی در کشور های عضو. برای مثال قهوه در کشور های عضو قیمت یکسان دارد. یعنی اگر قصد خرید قهوه از برند مشخص را داشته باشید قیمت خرید در آلمان و ایتالیا یا هر کشور دیگر عضو هیچ تفاوتی ندارد.
چگونگی ایجاد هماهنگی در قیمت ها
۱ – قیمت کالاهای مصرفی در بیش ۲۰۰۰۰۰ فروشگاه بزرگ اتحادیه اروپا از طریق ناظران اقتصادی بررسی و جمع آوری میشود. این جمع آوری اطلاعات در ۱۶۰۰ شهر یا شهرک مختلف در کشور های عضو جمع آوری میشود.
۲ – ایجاد شرایط یکسان سازی وزنی در محصولات. برای مثال واحد فروش سیب در تمامی کشور های اروپایی یک کیلو است.
۳ – ایجاد شرایط یکسان در بحث اجاره بهای منزل نسبت به موقعیت قرارگیری منزل در کشور های مختلف عضو اتحادیه اروپا.
هماهنگ سازی داده ها تورمی چیست؟
هر کدام از کشور های منطقه یورو دارای موسسه مالی آمار هستند. هر موسسه موظف است در برنامه زمانبندی شده اطلاعات آماری را جمع آوری کرده و به موسسه مالی آمار واحد ارسال کند تا در آنجا اطلاعات دسته بندی و منتشر شوند.
وظایف اصلی فدرال رزرو در ۲ دسته کنترل تورم و ایجاد اشتغال حداکثری تقسیم بندی میشوند. مقامات فدرال رزرو در مواجهه با تورم بالا سعی میکنند از سیاسیت های پولی پایدار استفاده کنند. اما در این امر ناموفق عمل کردند و متوجه شدند که افزایش قمیت ها کوتاه مدت و گذرا نیست و باید سیاست های مالی مهمتری را ایجاد کنند. چون این افزایش قیمت ها بحث کسب و کار را تهدید میکند. چیزی که جروم پاول رئیس فدرال رزرو در ۱۱ ژانویه در جمع بانکداران آمریکایی اعتراف کرد. در مقابل فدرال رزرو برای مقابله با تورم روز افزون از یکی از نهادهای مالی زیرمجموعه خود با عنوان FOMC استفاده میکند. در اصل FOMC وظیفه چاپ پول و کنترل اشتغال و نرخ بیکاری در سطح آمریکا را بر عهده دارد.
تورم بالا نگران کننده است؟
افزایش تورم اعتماد عمومی مردم نسبت به سیاست های کلی اقتصادی و مالی دولت را کاهش میدهد. از طرف دیگر در این شرایط معمولا نظرسنجی احساسات مصرف کننده دانشگاه میشیگان آمریکا نیز تحت تاثیر قرار میگیرد. از سوی دیگر این نوع شرایط، دستمزدهای عمومی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد و بسته به شرایط اقتصادی دستمزد ها با کاهش یا افزایش روبه رو میشوند.
کشور هایی که بیشترین تورم را در ۱۰ سال اخیر دارند عبارتند از:
زیمباوه: ۵۵۷ درصد
ونزوئلا: ۲۵۴ درصد
سودان: ۱۵۰ درصد
لبنان: ۸۴ درصد
ایران: ۳۹ درصد
سوریه: ۳۶ درصد
لیبی: ۲۳ درصد
آنگولا: ۱۷ درصد
اتیوپی: ۱۵ درصد
زامبیا: ۱۵ درصد
کشور هایی که کمترین تورم را در ۱۰ سال اخیر دارند عبارتند از:
قطر: ۲.۵- درصد
نیجریه: ۲.۵- درصد
بحرین: ۲.۳- درصد
امارات متحده عربی: ۲.۱- درصد
پاناما: ۱.۶- درصد
مولداوی: ۱.۴- درصد
مالزی: ۱.۱- درصد
عمان: ۰.۹- درصد
تایلند: ۰.۸- درصد
قبرس: ۰.۶- درصد
اکوادور: ۰.۳- درصد
اسپانیا : ۰.۳- درصد
سنگاپور: ۰.۲- درصد
ایتالیا: ۰.۱- درصد
هنگ کنگ: ۰.۳ درصد
داستان واقعی تورم در اروپا و آمریکا به روایت تاریخ
در دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ میلادی تورم شدیدی در قیمت مصرف کننده کالاهای مورد نیاز خانوارها ایجاد شد. به صورتی که تورم مصرف کننده در اروپا و آمریکای شمالی به ۵ تا ۶ درصد رسید. در این شرایط نیز بانک های مرکزی با ترس شدید با این بحران مواجه شده و تصمیم گرفتند از منابع مالی ذخیره شده خود استفاده نکنند. این در صورتی بود که تورم در برخی از کشور های صنعتی تا ۱۵ درصد نیز رشد کرده بود. اقتصاددانان آن زمان این تورم را فقط ناشی از عدم کارآمدی سیاست های کلان اقتصادی کشورها میدانستند. به صورتی که تورم سال ۱۹۷۰ به مادام تورم شناخته میشد. در این شرایط در سال ۱۹۷۳ بانک های مرکزی تلاش کردند با سیاست های فشرده اقتصادی، کاهش ارزش پول را مهار کنند اما عملا اتفاقی که افتاد فاجعه بار بود. چون چند سال بعد تورم ۲ برابری دیده شد. در این شرایط اختلاف طبقاتی پررنگ تر از قبل شد.
با این حال بانک های مرکزی در سال ۱۹۷۰ تصمیم گرفتند تورم را تا ۱۰ سال آینده یعنی سال ۱۹۸۰ مهار کنند اما اتفاقی که افتاد عملا برعکس این نظریه بود و سیاست های ایجاد شده کاملا اشتباه بود. زمانی که بانکهای مرکزی با فشار های سیاسی اقتصادی تلاش کردند تورم را مهار کنند عملا اقتصاد را زمین گیر کردند. به صورتی که کارشناسان مالی هشدار داده بودند تورم ۲ رقمی بهتر از تورم یک رقمی اما فشرده است. با سیاست های مالی بازدارنده بانک های مرکزی عملا سطح معاملات تجاری اقتصادی به حدی کاهش یافت که باعث کمبودی کالای مصرفی در بسیاری از کشورها شد.
بحث مقابله با تورم بعد از جنگ جهانی دوم به اصلی ترین هدف بانک های مرکزی در کشور های مختلف تبدیل شد. یکی دیگر از جنگ های صورت گرفته که عامل ایجاد تورم جهانی بود، جنگ بین کره جنوبی و کره شمالی بین سال های ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۳ بود . در این دوران بانک های مرکزی سعی میکردند با سیاست هایی مثل باز و بسته کردن دریچه معاملات کلان، سرعت گسترش تورم را بگیرند. یعنی بانک های مرکزی برای مثال برای ۳ ماهه اول سال واردات را مجاز میکردند و برای ۹ ماه بعدی سال خبری از واردات نبود. این نوع سیاست ها شاید سرعت رشد تورم را کاهش داد اما در عمل ضربه بزرگی به اقتصاد جهانی وارد کرد. چون کشور هایی که در حوزه صادرات مواد غذایی فعالیت داشتند، محصولات صادراتی با کیفیت را با وجود عدم خریدار و صادرات، از دست میدادند و محصول با کیفیت به زباله تبدیل می شد. در این شرایط کشور های کمونیستی با ایجاد شرایط اقتصاد آزاد توانستند رشد قابل توجهی داشته باشند. این شرایط به صورتی بود که کشور های کمونیستی مانند روسیه و چین به ساخت و ساز در سرزمین های یکدیگر کمک کرده و باعث رشد پایدار شدند. از طرف دیگر سیاست های فشرده سازی دستوری باعث شد نرخ بیکاری سال ۱۹۳۰ بالاترین سطح در ۱۰۰ سال گذشته باشد. به صورتی که در برخی از کشور ها نرخ بیکاری تا ۵۰ درصد هم رشد کرد. چون زمانی که صادرات در یک کشور وجود داشته باشد، کارخانجات تولیدی در آن کشور مجبور هستند سطح تولید خود را افزایش دهند. افزایش سطح تولید نیازمند جذب نیروی کار بود. زمانی که صادرات بسته بود عملا از کارگری هم خبر نبود.
یکی از عوامل تورم کوتاه مدت در تاریخ، بحران نفتی ۱۹۷۳ بود. بحرانی نفتی سال ۱۹۷۳ در شرایطی بود که میزان صادرات و واردات جهانی به حداقل رسیده بود، قیمت جهانی نفت خام شدیدا در حال افزایش بود. کشور های صنعتی مثل آمریکا، آلمان و ژاپن مجبور بودند برای خرید نفت خام مورد نیاز خود بهای بیشتری را پرداخت کنند. برخی از کارشناسان سال ۱۹۷۳ میلادی را سال قدرت نفت بر سیاست و اقتصاد میدانند.
همچنین در سال ۱۹۶۰ میلادی نارضایتی های عمومی به دلیل تورم بالا و دستمزد های کم در کشور های جهان ایجاد شد. کارگران اعتراض داشتند که با سطح دستمزد های فعلی عملا در گذران زندگی با مشکلات مختلفی روبه رو هستند. با وجود این نارضایتی ها، کارخانجات تولیدی مجبور به افزایش دستمزد ها شدند. حال شما شرایط رکود اقتصادی و عدم امکان صادرات و واردات برای کشور ها را در کنار تورم بالا و افزایش دستمزدها قرار دهید. نتیجه ویران کننده است.
میانگین تورم جهانی از سال ۱۹۸۹ تا ۲۰۲۱
تورم سال ۱۹۸۹: ۵.۷ درصد
تورم سال ۱۹۹۰: ۸ درصد
تورم سال ۱۹۹۱: ۷.۵ درصد
تورم سال ۱۹۹۲: ۴.۶ درصد
تورم سال ۱۹۹۳: ۲.۶ درصد
تورم سال ۱۹۹۴: ۲.۲ درصد
تورم سال ۱۹۹۵: ۲.۷ درصد
تورم سال ۱۹۹۶: ۲.۹ درصد
تورم سال ۱۹۹۷: ۲.۲ درصد
تورم سال ۱۹۹۸: ۱.۸ درصد
تورم سال ۱۹۹۹: ۱.۷ درصد
تورم سال ۲۰۰۰: ۱.۲ درصد
تورم سال ۲۰۰۱: ۱.۶ درصد
تورم سال ۲۰۰۲: ۱.۵ درصد
تورم سال ۲۰۰۳: ۱.۴ درصد
تورم سال ۲۰۰۴: ۱.۴ درصد
تورم سال ۲۰۰۵: ۲.۱ درصد
تورم سال ۲۰۰۶: ۲.۵ درصد
تورم سال ۲۰۰۷: ۲.۴ درصد
تورم سال ۲۰۰۸: ۳.۵ درصد
تورم سال ۲۰۰۹ : ۲ درصد
تورم سال ۲۰۱۰: ۲.۵ درصد
تورم سال ۲۰۱۱: ۳.۸ درصد
تورم سال ۲۰۱۲: ۲.۶ درصد
تورم سال ۲۰۱۳: ۲.۳ درصد
تورم سال ۲۰۱۴: ۱.۵ درصد
تورم سال ۲۰۱۵: ۰.۴ درصد
تورم سال ۲۰۱۶: ۱ درصد
تورم سال ۲۰۱۷:۲.۶ درصد
تورم سال ۲۰۱۸: ۲.۳ درصد
تورم سال ۲۰۱۹: ۱.۷ درصد
تورم سال ۲۰۲۰: ۱ درصد
تورم سال ۲۰۲۱: ۲.۵ درصد
تورم یکی از مشکلات اساسی در بین کشور های جهان است که سیستم مالی جهانی را تحت فشار قرار میدهد. در ۲۰ سال اخیر در اثر افزایش قیمت های جهانی، ۴ رکود شدید اقتصادی و ۲ کمبود شدید انرژی ایجاد شده است. همین فرآیند ها باعث شد تا دولت ها دستمزدهای عمومی را شدیدا کنترل کنند.
یک تورم بزرگ نشان دهنده شکست سیاست های بزرگ اقتصادی است
عمق شناسی تورم چیست؟
در سال ۱۹۶۴ تورم جهانی در حدود ۱ درصد بود. طی شش سال تورم روند صعودی به خود گرفت و در سال ۱۹۸۰ به ۱۴ درصد رسید. اما به یک باره در نیمه دوم سال ۱۹۸۰ تورم جهانی به ۳.۵ درصد کاهش یافت. فدرال رزرو در مقاله خود در این زمینه بیان کرد که طی سال های ۱۹۶۴ تا ۱۹۸۰ سیاست های مالی بزرگی در جهان در حال پیاده سازی بود که با شروع عملیات تورم زدایی از ۱۴ درصد به ۳.۵ درصد رسید.
پس از جنگ جهانی دوم دولت ها تلاش کردند با سیاست های مالی گسترده ثبات اقتصادی را بین عموم مردم جامعه پیاده کنند. از این رو از سال ۱۹۴۶ میلادی کشورهای جهان به سمت اشتغال حداکثری در جامعه حرکت کردند. چون میدانستند کشوری که حداقل نرخ بیکاری را داشته باشد در کل یک کشور زنده و سرحال خواهد بود. همچنین تلاش کردند با تنظیم دستمزد های مناسب سطح رفاه اجتماعی مردم را افزایش دهند. همچنین سیاست های کلی دولت ها به سمت پایدار قیمت ها حرکت کرد. در این شرایط بود که سیستم مالیاتی منظمی شکل گرفت و در مقابل دستمزدهای مناسب از چاپ و تزریق بیرویه پول در کشور ها جلوگیری کند. به مرور زمان سیاست های مالی فدرال رزرو روی سیاست های مالی بقیه بانک های مرکزی سایه انداخت و عملا تمامی بانک ها نسبت به سیاست های فدرال رزرو حساسیت پیدا کردند. این نوع سیستم مالی به منحنی فیلیپس شناخته می شود . منحنی فیلیپس نشان میدهد هرچه تورم یک جامعه بلندمدت تر باشد نرخ بیکاری آن کشور و جامعه بیشتر میشود.
نابودی سیستم مالی برتون وودز
عدم پایدار سیاست های مالی فدرال رزرو باعث شد سیستم مالی برتن وودز نابود شود. در دهه ۱۹۶۰ میلادی دلار آمریکا به طلا متصل شد. پس عامل شکست سیستم برتن وودز طلا بود. در طول جنگ جهانی دوم کشور های مهم صنعتی جهان با یک سیستم پولی جهانی موافقت کردن که شاید بتوانند رونق را به تجارت جهانی برگردانند و در کنار آن ثبات اقتصادی ایجاد کنند. سیستمی که توسط ۴۴ کشور جهان در سال ۱۹۴۴ تصویب شد.
اما سیستم مالی برتن وودز نقایص مختلفی داشت. یکی از این نقص ها این بود که تلاش میکرد نرخ برابری ارزها را ثابت نگهدارد. این سیستم مغایر با وجود تورم نسبی ولی خیلی کم در کشور ها بود.
از طرف دیگر دلار آمریکا به عنوان ارز پشتوانه جهانی، ایرادات اساسی داشت. با رشد اقتصادی جهان، تقاضا برای دلار آمریکا افزایش یافت و باعث شد دلار آمریکا نسبت به تقاضا با کسری روبه رو شود. چون بانک های مرکزی کشور ها به دنبال ذخیره دلار آمریکا بودند. این روند به صورتی ادامه پیدا کرد تا در نهایت تقاضای دلار آمریکا از تقاضای طلا پیشی گرفت.
با افزایش تورم در نیمه دوم سال ۱۹۶۰ میلادی ، ذخایر دلار با سرعت به طلا تبدیل شد تا اینکه در سال ۱۹۷۱ رئیس جمهور وقت آمریکا نیکسون، مبادله دلار با طلا توسط بانک های مرکزی کشور های مختلف را ممنوع اعلام کرد.
نظریه های چهارگانه تورم
نظریه کمیت در تورم چیست؟
نظریه کمیت اعتقاد دارد که قیمت ها را میزان پول در جامعه مشخص میکند. یعنی مقدار پولی که مردم به عنوان سپرده گذاری نگهداری میکنند به ارزش معاملات سالانه. عوامل مهم دیگر در این نظریه مسائلی مانند میزان دستمزد کارگران و کارمندان، برنامه ریزی و پیاده سازی برنامه های اقتصادی کلان، نگرش پس انداز مردم و میزان خرید و فروش مردم است. این مولفه های مطرح شده زمانی که توسط دولت ها و بانک های مرکزی به حالت ثابت برسند و میزان عرضه پول ثابت باشد کارایی دارند. این نگرش اصلی ترین نظریه اقتصادی بین سالهای جنگ جهانی اول تا جنگ جهانی دوم بوده است. این نظریه در سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ میلادی توسط اقتصاددان آمریکایی میلتون فریدمن بازسازی شد. فریدمن معتقد بود درآمد عمومی با حجم پول در جامعه مشخص نمیشود، بلکه حجم پول عمومی است که نشان میدهد مردم میتوانند چقدر درآمد داشته باشند. همچنین به این نتیجه رسیدند که شاید عرضه پول هدفمند در کوتاه مدت راهکار مناسبی برای کنترل تورم نباشد اما در بلندمدت شرایط اقتصادی را سامان میدهد. همچنین نظریه کمیت بیان میکند که در کشور های جهان اول و توسعه یافته، عرضه پول با میزان تقاضا متفاوت است. همچنین این نظریه تلاش میکند ساختار جامعه را با میزان پول عرضه شده هماهنگ کند. همچین در این نظریه و نگرش اقتصادی تلاش میشود تمامی پول مورد نیاز به صورت اسکناس چاپ و توزیع نشود. بلکه به صورت های مختلف مثل اوراق بهادار دولتی و اعتبار تجارتی پرداخت شود.
نظریه کینزی در تورم چیست؟
نظریه کینزی که توسط جان مینارد کنیزی ایجاد شده است بیان میکند که مردم تمایل دارند میزان افزایش درآمد خود را هزینه کنند. برای مثال کارمندی هر ماه حقوق ثابت ۲۰۰۰ دلار دریافت میکند. این شخص نسبت به آن ۲۰۰۰ دلار حساسیت مدیریت سرمایه داشته و سعی میکند از هزینه های اضافه دوری کند. حال اگر حقوق این شخص از ۲۰۰۰ دلار به ۲۵۰۰ دلار برسد، شخص نسبت به ۵۰۰ دلار افزایش یافته حساسیت مدیریت سرمایه سابق که برای ۲۰۰۰ دلار را داشته، نخواهد داشت. یعنی آن ۵۰۰ دلار را نسبت به ۲۰۰۰ دلار راحتر هزینه میکند. پس در سطح کلان و کشور می توان گفت با افزایش درآمد ها، شکاف هزینه ای ایجاد میشود. همچنین در بخش دیگری از این نگرش بیان میشود که مردم با بخش افزایش پیدا کرده خود راحتر سرمایه گذاری و ریسک میکنند. همچین با افزایش درآمد های عمومی، میزان بیکاری کاهش پیدا میکند. همچنین در صورتی که سیاست های اقتصادی یک کشور درست و هماهنگ اجرا شوند تورم را مهار میکنند. نظریه کینزی شرایطی را ایجاد میکند که دولت ها میتوانند از طریق آن با افزایش هوشمند درآمدها به اهداف اقتصادی خود برسند. در بخش دیگری از این نگرش اقتصادی، رابطه بین نرخ بهره و سرمایه گذاری خصوصی را بسیار ضعیف میداند. بررسی اقتصاددان از نظریه کینزی نشان میدهد اجرای این دستورالعمل ها در کوتاه مدت به افزایش اشتغال و درآمد در جامعه ختم میشود. کینزی اعتقاد دارد که هر زمان مردم نسبت به خرید یک نوع کالا اشتیاق دارند، خود به خود در بازار معاملات آن کالا تورم ایجاد خواهد شد. اگر مخارج دولت ها بیشتر از میزان تولید آنها باشد عملا در حساب های اقتصادی شکاف ایجاد خواهد شد.
نظریه فشار هزینه ای در تورم چیست؟
نظریه فشار هزینه بیان میکند که قیمت کالاها بر اساس هزینه های صورت گرفته مشخص میشود. یعنی افزیش هزینه های تولید میتوانند به نوعی فشار تورمی ایجاد کنند. این نظریه معافیت های مالیاتی دولت ها را نیز در نظر میگیرد. چون در اکثر کشورهای جهان دولت ها برای کمک که کسب و کارها از معافیت های مالیاتی و وام های کم بهره استفاه میکنند. در این نگرش معمولا کارگران ناراضی هستند و با شروع اعتراضات عمومی، کارفرمایان مجبور به افزایش دستمزدها می شود. اما عملا همین افزایش دستمزدها در قیمت نهایی محصول تولید شده اعمال میشود. یعنی اگر حقوق های کارگری ۱۰ درصد به صورت مستقیم افزایش پیدا کند، قیمت نهایی مصرف شده به صورت غیرمستقیم افزایش خواهد یافت. در اصل قدرت خرید مردم با وجود افزایش حقوق ها به صورت غیرمستقیم تغییر خاصی نکرده و در مواقعی کاهش هم پیدا میکند. همچنین تجربیات عملی این نظریه نشان میدهد افزایش دستمزد ها درنهایت به کاهش نرخ بیکاری منجر میشود. چون نوعی حس رضایت را در قشر کارگری ایجاد میکند تا به جای اینکه درگیر کارهای بيهوده شوند، به کار در مراکز تولیدی بپردازند.
نظریه ساختار در تورم چیست؟
نظریه ساختار بیان میکند که نمیتوان تمامی جنبه های تورمی در یک کشور را مدیریت کرد و اقتصاد و قیمت ها باید خودشان جایگاه خودشان را مشخص کنند. همچنین در این نظریه با افزایش دستمزد تمامی قشرهای کارگری به یک نسبت مخالفت می شود و برای کارگرانی که افزایش کمتری داشتند از کمک های یارانه ای کالا و خدمات استفاده میشود.
اقتصاد کلاسیک در تورم چیست؟
در قرن ۱۹ میلادی اقتصاددانان دو عامل را باعث افزایش یا کاهش قیمت کالا ها میدانستند:
تغییر در ارزش یا هزینه تولید
تغییر در قیمت پول
در ابتدا با وجود سکه های فلزی تورم مفهموم خاصی نداشت. چون استفاده از فلز خاص برای ساخت سکه خود هزینه بر بود و همین عامل باعث میشد تورمی ایجاد نشود اما با ایجاد اسکناس ها کم کم تورم وارد اقتصاد شد. زمانی که بانک های مرکزی توانستند کاغذ را به صورت پول به جای سکه های طلا و نقره در اختیار مردم قرار دهند عملا تورم ایجاد شد. چون عملا نسبت به پول چاپ شده به صورت اسکناس، طلایی وجود نداشت.
دوره های تورمی تاریخ
نقش چین باستان در تورم چیست؟
سلسله سونگ در چین اولین بار اسکناس کاغذی را به عنوان پولی که ارزش ثابت داشت معرفی کرد. در طول سلسله یوان مغولستان، دولت برای تامین هزینه جنگ های متعدد مجبور شد مقدار زیادی اسکناس چاپ کند که اولین پیدایش تورم در اقتصاد ها شناخته می شود. سپس سلسله مینگ از ترس گرفتار شدن به تورمی که یوان مغولستان گرفتار شده بود اسکناس ها را کنار گذاشته و از سکه های مسی استفاده کرد.
نقش مصر در تورم چیست؟
زمانی که پادشاه مانسا موسی پادشاه مالی در سال ۱۳۲۴ برای سفر حج از مصر عبور می کرد همراه خود صدها همراه داشت. وی به قدری در مصر سکه های طلا هزینه کرد و یا حتی بخشید که قیمت طلا در مصر برای سالها کاهش یافت.
نقش انقلاب اروپای غربی در تورم چیست؟
بسیاری از کتب تاریخی در پاسخ به این سوال که تورم چیست بیان می کنند که از نیمه دوم قرن ۱۵ تا نیمه اول قرن ۱۷ میلادی اروپای غربی شاهد تورم شدیدی بود که در کتب تاریخی از آن به عنوان انقلاب قیمت ها یاد شده است. که قیمت کالاهای مصرفی طی ۱۵۰ سال بیش از ۶ برابر شد.
خلاصه مقاله:
تورم به معنای افزایش قیمت کالاهای مصرفی در یک بازه زمانی مشخص، معمولاً یکساله است. این شاخص اقتصادی اهمیت زیادی دارد و تأثیر مستقیم بر قدرت خرید مردم و وضعیت اقتصادی کشورها میگذارد. تورم در بسیاری از کشورهای جهان بهعنوان معیاری برای ارزیابی شرایط اقتصادی بهکار میرود و حتی بر کشورهای همسایه تأثیر میگذارد. کشورها برای مهار تورم تلاش میکنند تا شرایط رفاهی بهتری برای مردم خود فراهم آورند. تورم معمولاً بر اساس شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) اندازهگیری میشود و میتواند بهصورت ماهانه، فصلی یا سالانه منتشر شود. در این راستا، آمار تورم به سیاستمداران کمک میکند تا وضعیت اقتصادی کشور را ارزیابی کنند.
سوالات متداول (FAQ):
۱. تورم چیست؟
تورم نشاندهنده افزایش قیمت کالاها و خدمات مصرفی در یک بازه زمانی خاص است و معمولاً بهصورت سالانه اندازهگیری میشود.
۲. چرا تورم برای اقتصاد مهم است؟
تورم بر قدرت خرید مردم تأثیر میگذارد و میتواند به کاهش رفاه عمومی و مشکلات اقتصادی منجر شود. همچنین بر تصمیمات اقتصادی دولتها و بانکهای مرکزی تأثیرگذار است.
۳. شاخص CPI چیست و چه معنایی دارد؟
CPI (شاخص قیمت مصرفکننده) نشاندهنده تغییرات قیمت سبد کالاهای مصرفی است که معمولاً برای اندازهگیری تورم از آن استفاده میشود.
۴. چگونه میتوان تورم را محاسبه کرد؟
برای محاسبه تورم، تغییرات قیمت یک سبد کالایی در یک بازه زمانی مشخص با استفاده از فرمولی خاص انجام میشود.
۵. آیا تورم همیشه منفی است؟
نه، تورم میتواند مثبت (افزایش قیمتها) یا منفی (کاهش قیمتها) باشد. تورم مثبت معمولاً به معنای افزایش هزینههای زندگی است.
۶. چه عواملی بر تورم تأثیر میگذارند؟
عوامل مختلفی نظیر قیمتهای انرژی، مواد غذایی، سیاستهای اقتصادی دولت و وضعیت اقتصادی جهانی میتوانند بر میزان تورم تأثیر بگذارند.
۷. چگونه کشورهای مختلف تورم را مدیریت میکنند؟
کشورهای مختلف با استفاده از سیاستهای پولی و مالی سعی در کنترل تورم دارند و معمولاً بانکهای مرکزی از ابزارهای مختلفی برای مهار تورم استفاده میکنند.
منبع: imf
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
دیدگاه ها بسته شده است
امکان ارسال نظر وجود ندارد.