واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال چگونه عمل می کند؟
واگرایی زمانی یک مفهوم مهم در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است که به تغییرات زمانی در قیمت یا شاخصهای دیگر بازار اشاره دارد. واگرایی زمانی رخ میدهد که نمودار یک ابزار مالی (مانند سهام، ارزها، کالاها و…) و شاخصهای تحلیلی دیگر (مثل میانگینهای متحرک، نسبتهای تکنیکال، حجم معاملات و غیره) به یکدیگر پاسخ نمیدهند یا در مسیرهای متفاوت حرکت میکنند.
واگرایی زمانی میتواند نشاندهنده تغییرات در نیروهای بازار باشد و معمولاً به عنوان یک نشانه برای احتمال تغییر در جهت قیمت یا حرکت قیمتی مورد استفاده قرار میگیرد. این نوع تحلیل بر اساس فرضیه اصلی میتواند مفید باشد که تغییرات قیمتی نمایانگر تغییرات در نیروهای تأثیرگذار بر بازار میباشد.
- مثبت واگرایی زمانی (Positive Divergence): در این حالت، قیمت اصلی یا نمودار بازار به پایین حرکت میکند، اما یک شاخص تحلیلی دیگر اعمال میکند که به سمت بالا حرکت میکند یا حداقل کاهش خود را کاهش میدهد. این ممکن است نشانهای از ضعف در ترند نزولی و یا نزدیکی به برگشت به ترند صعودی باشد.
- منفی واگرایی زمانی (Negative Divergence): در این حالت، قیمت اصلی یا نمودار بازار به بالا حرکت میکند، اما یک شاخص تحلیلی دیگر اعمال میکند که به سمت پایین حرکت میکند یا حداقل افزایش خود را کاهش میدهد. این ممکن است نشانهای از ضعف در روند صعودی و یا نزدیکی به برگشت به ترند نزولی باشد.
به هر حال، واگرایی زمانی تنها یک ابزار از ابزارهای تحلیل تکنیکال است و برای تصمیمگیری نهایی به تنهایی کافی نیست. برای مطالعه بازار و تحلیل دقیقتر، ممکن است نیاز به استفاده از دیگر ابزارهای تحلیلی و اطلاعات اضافی باشد.
واگرایی زمانی معمولی (RTD) در تحلیل تکنیکال
واگرایی زمانی معمولی یا به اختصار RTD (Regular Time Divergence) نوعی واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال است که در آن قیمت اصلی یا نمودار بازار به سمت تغییر حرکت میکند، اما یک شاخص تحلیلی دیگر به نسبت قبلی خود به سمت تغییر معکوس حرکت میکند یا کمتر به طرفیت حرکت میکند.
معمولاً در واگرایی زمانی معمولی، توجه به تغییر قیمت اصلی یا نمودار بازار و شاخص تحلیلی انتخاب شده به منظور ارزیابی ترند و تغییر جهت بازار میپردازد. این نوع واگرایی میتواند به عنوان یک نشانه مهم در تحلیل تکنیکال استفاده شود که ممکن است نشان دهنده تغییرات احتمالی در رفتار بازار باشد.
برای مثال، اگر قیمت یک ابزار مالی به سمت صعود حرکت کند اما یک شاخص تحلیلی مثل شاخص قوت نسبی (RSI) به سمت پایین حرکت کند یا کاهش نسبت به قبلی خود را نشان دهد، این ممکن است به واگرایی زمانی معمولی اشاره کند که ممکن است نشانگر ضعف در افزایش قیمت و یا نزدیکی به تغییر جهت بازار به سمت کاهش باشد.
به عنوان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال، واگرایی زمانی معمولی همیشه باید با سایر نشانگرها و ابزارهای تحلیلی مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد تا تصمیمگیری صحیحتری انجام شود. همچنین، نباید فقط بر اساس واگرایی زمانی معمولی تصمیمگیری کرد و تحلیل بیشتری برای درک شرایط بازار لازم است.
ترسیم فیبوناتچی بازگشتی زمانی
فیبوناچی بازگشتی زمانی به معنای استفاده از سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال با در نظر گرفتن زمان است. در تحلیل فیبوناچی، معمولاً از سطوح 23.6٪، 38.2٪، 50٪، 61.8٪ و 78.6٪ برای نشان دادن سطوحی که احتمال بازگشت قیمتی بالایی دارند نثاستفاده میشود. اگرچه استفاده از این سطوح به طور اصولی در طراحی نمودارهای بازگشتی زمانی برای تحلیل بازارها معمولی نیست، اما ممکن است از آن برای مطالعه میزان تغییرات قیمتی در زمان استفاده کنید.
برای ترسیم نمودار فیبوناچی بازگشتی زمانی، شما میتوانید مراحل زیر را دنبال کنید:
- انتخاب دورههای زمانی مورد نظر: ابتدا با توجه به بازه زمانی مورد بررسی خود، دورههای زمانی مناسب را انتخاب کنید. این دورهها ممکن است به دقت یک روزه، هفتگی یا ماهیانه باشند.
- شناسایی نقاط مهم قیمتی: نقاط مهم قیمتی را در بازه زمانی انتخابی خود شناسایی کنید. این میتواند اعلام میزان قیمتی بالا یا پایین، نقاط انعطافپذیری، اهداف قیمتی و غیره باشد.
- ترسیم سطوح فیبوناچی: بر اساس نقاط مهم قیمتی، سطوح فیبوناچی بازگشتی زمانی را بر روی نمودار خود ترسیم کنید. این سطوح میتوانند از روشهایی مانند رسم خطوط افقی بر اساس نسبتهای فیبوناچی و یا استفاده از ابزارهای نرمافزاری مخصوص تحلیل تکنیکال انجام شوند.
- تحلیل نمودار: با ترسیم سطوح فیبوناچی، به تحلیل نمودار با تأکید بر نسبتهای فیبوناچی در زمان اختصاص دهید. نمودار را به دقت بررسی کرده و تغییرات قیمتی در مقابل سطوح فیبوناچی بررسی کنید.
چگونه با واگرایی زمانی (TD) معامله کنیم؟
واگرایی زمانی یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که میتواند به عنوان یک نشانه مفید در تحلیل بازارها استفاده شود. با این حال، تصمیمگیری برای معامله کردن بر اساس واگرایی زمانی نیاز به تجربه، آگاهی و تحلیل دقیق دارد. در زیر چند مرحلهای را برای معامله کردن با استفاده از واگرایی زمانی توضیح میدهم:
- تعیین نقاط واگرایی: ابتدا باید نقاط واگرایی در نمودار را شناسایی کنید. این نقاط معمولاً با تغییرات در قیمت و شاخصهای تحلیلی دیگر مرتبط هستند. مثلاً میتواند نمودار قیمت به سمت بالا حرکت کند، اما نمودار یک شاخص مثل RSI به سمت پایین حرکت کند.
- تحلیل بازار: پس از شناسایی نقاط واگرایی، نیاز به تحلیل دقیق تر بازار دارید. آیا این واگرایی ممکن است نشانگر تغییر جهت بازار باشد یا به تصمیمگیری در مورد معامله کمک میکند؟ آیا سایر نشانگرها و تحلیلها نیز این نقطه را تایید میکنند؟
- مدیریت ریسک: قبل از ورود به معامله، باید مدیریت ریسک مناسب را در نظر بگیرید. تعیین توقف ضرر و هدف سود میتواند به شما کمک کند تا ریسکها را کنترل کنید.
- ورود به معامله: اگر تحلیل شما نشان دهنده احتمال موفقیت معامله است، میتوانید وارد معامله شوید. بهتر است از ابزارهای معاملهگری معمولی مانند انواع سفارشات (مانند سفارشهای توقف و حد) برای ورود به معامله استفاده کنید.
- پیگیری و مدیریت معامله: بعد از ورود به معامله، باید بازار را به دقت پیگیری کنید و در صورت نیاز تصمیمهای مدیریتی را تغییر دهید. همچنین، ممکن است نیاز به تریلینگ استاپ (تغییر خودکار مکان توقف ضرر با افزایش قیمت) داشته باشید.
- خروج از معامله: زمان مناسب برای خروج از معامله نیز بسیار مهم است. اگر هدف سود شما دستیافته شده است یا تحلیل نشان میدهد که بازار به سمت معکوس حرکت میکند، باید معامله خود را به صورت مناسب ببندید.
نکات مهم در خصوص واگرایی در تحلیل تکنیکال
واگرایی یکی از اصول مهم در تحلیل تکنیکال است که به عنوان یک نشانه میتواند در تحلیل بازارها مفید باشد. در ادامه، نکات مهم در خصوص واگرایی در تحلیل تکنیکال را بررسی میکنیم:
- تأیید نشانهها: واگرایی تنها به تنهایی ممکن است ناکافی باشد. برای تصمیمگیری دقیقتر، بهتر است نشانههای واگرایی را با دیگر نشانگرها و تحلیلها مانند الگوهای نموداری، سطوح دستیابی قیمت و اطلاعات فاندامنتال ترکیب کنید.
- تایید با حجم معاملات: بررسی حجم معاملات همچنین میتواند به تأیید نشانه واگرایی کمک کند. افزایش حجم معاملات در همراهی با واگرایی میتواند قوت احتمالی تغییر جهت بازار را تأیید کند.
- ترکیب زمانی: واگرایی زمانی در بازارها به تنهایی تاثیری نخواهد داشت. اگرچه این یک نشانه قوی است، اما ترکیب زمانی با نشانههای دیگر به شما کمک میکند تا تحلیل دقیقتری از وضعیت بازار بدست آورید.
- نیاز به تأیید بازار: واگرایی تنها نشانه احتمالی است و نیاز به تأیید بازار دارد. بازار ممکن است به سمت واگرایی حرکت نکند و ادامه روند قبلی خود را ادامه دهد. بنابراین، مطالعه دقیقتر نمودار و نشانههای دیگر اهمیت دارد.
- زمان بستهشدن معامله: وقتی که واگرایی شما تأیید شده و تصمیم به ورود به معامله کردهاید، زمان بستهشدن معامله نیز بسیار مهم است. از ابزارهای معاملهگری مناسب برای تنظیم سطوح حد ضرر و حد سود استفاده کنید.
- مدیریت ریسک: همیشه مدیریت ریسک مهم است، بخصوص وقتی که به تحلیل واگرایی میپردازید. تعیین توقف ضرر محدود و معقول و تایید با حجم معاملات میتواند در کاهش ریسکهای مرتبط با معامله کمک کند.
- آموزش و تجربه: تحلیل واگرایی نیازمند آموزش و تجربه است. اشتباه در شناسایی یا تفسیر واگرایی میتواند منجر به تصمیمات نادرست و ضررآور شود. به مرور زمان و با تجربه، مهارتهای تحلیلیتان بهبود مییابد.
- پیگیری و بهروزرسانی: بازارها پویا هستند و شرایط تغییر میکنند. نیاز به پیگیری مداوم از نمودارها و تحلیلها را دارید و آنها را با تحلیلهای جدید و نقاط واگرایی جدید بهروز کنید.
نکات فوق تنها یک راهنمای کلی برای تحلیل واگرایی هستند. همیشه بهتر است با تحلیلگران مالی حرفهای مشورت کنید و از منابع معتبر برای یادگیری بیشتر در مورد تحلیل تکنیکال استفاده کنید.