الگوی Crab: جواهری پنهان در تحلیل تکنیکال برای بازاریابان
الگوی Crab یکی از الگوهای تحلیل تکنیکال است که در بازارهای مالی استفاده میشود. این الگو بر پایه نسبت فیبوناچی ساخته شده است و یک الگوی روند برعکس است که معمولاً در ادامه یک حرکت قیمتی قوی پیدا میکند.
الگوی Crab دارای چهار نقطه کلیدی است: X، A، B و C. این نقاط با استفاده از سطوح فیبوناچی تعیین میشوند. نقطه X برابر با ابتدای حرکت صعودی قبل از الگوی Crab است. سپس قیمت به نقطه A صعود میکند که بیشترین حرکت قیمتی در الگو را نشان میدهد.
بعد از نقطه A، قیمت به نقطه B کاهش مییابد که معمولاً به نسبت 38.2٪ یا 61.8٪ فیبوناچی از حرکت AB است. سپس قیمت به نقطه C صعود پیدا میکند که معمولاً نسبت 38.2٪ یا 88.6٪ فیبوناچی از حرکت BC است.
نقطه D در الگوی Crab تشکیل میشود و اغلب به نسبت 161.8٪ فیبوناچی از حرکت XC قرار میگیرد. نقطه D معمولاً به عنوان نقطه ورود به معامله استفاده میشود، زیرا انتظار میرود قیمت پس از نقطه D به سمت پایین تغییر میکند و به روند نزولی متعادل میشود.
معمولاً متخصصان تحلیل تکنیکال از الگوی Crab برای پیش بینی نقاط ورود و خروج در بازار استفاده میکنند. با این حال، همانند سایر الگوهای تحلیل تکنیکال، نباید تنها از این الگو برای تصمیمگیری سرمایهگذاری استفاده کرد.
الگوی خرچنگ صعودی در تحلیل تکنیکال
الگوی خرچنگ صعودی (Bullish Crab Pattern) یکی دیگر از الگوهای تحلیل تکنیکال است که در بازارهای مالی استفاده میشود. این الگو نیز بر پایه نسبت فیبوناچی ساخته شده است و معمولاً در پایان یک روند نزولی قوی شکل میگیرد.
الگوی خرچنگ صعودی دارای پنج نقطه کلیدی است: X، A، B، C و D. نقطه X نشاندهنده نقطه ابتدایی حرکت نزولی قبل از الگو است. سپس قیمت به نقطه A صعود پیدا میکند که معمولاً به نسبت 38.2٪ یا 61.8٪ فیبوناچی از حرکت XA است.
بعد از نقطه A، قیمت به نقطه B کاهش مییابد که معمولاً به نسبت 38.2٪ یا 88.6٪ فیبوناچی از حرکت AB است. سپس قیمت به نقطه C صعود میکند که معمولاً به نسبت 38.2٪ یا 161.8٪ فیبوناچی از حرکت BC است.
نقطه D در الگوی خرچنگ صعودی مهمترین نقطه است و به نسبت 224.3٪ یا 361.8٪ فیبوناچی از حرکت XC قرار میگیرد. نقطه D معمولاً به عنوان نقطه هدف قیمتی استفاده میشود، زیرا انتظار میرود قیمت پس از نقطه D به سمت بالا تغییر کند و به روند صعودی متعادل برگردد.
الگوی خرچنگ نزولی
الگوی خرچنگ نزولی (Bearish Crab Pattern) نیز یکی از الگوهای تحلیل تکنیکال است که در بازارهای مالی استفاده میشود. این الگو نیز بر پایه نسبت فیبوناچی ساخته شده است و معمولاً در پایان یک روند صعودی قوی شکل میگیرد.
الگوی خرچنگ نزولی دارای پنج نقطه کلیدی است: X، A، B، C و D. نقطه X نشاندهنده نقطه ابتدایی حرکت صعودی قبل از الگو است. سپس قیمت به نقطه A نزول پیدا میکند که معمولاً به نسبت 38.2٪ یا 61.8٪ فیبوناچی از حرکت XA است.
بعد از نقطه A، قیمت به نقطه B صعود میکند که معمولاً به نسبت 38.2٪ یا 88.6٪ فیبوناچی از حرکت AB است. سپس قیمت به نقطه C نزول میکند که معمولاً به نسبت 38.2٪ یا 161.8٪ فیبوناچی از حرکت BC است.
نقطه D در الگوی خرچنگ نزولی نقطه اصلی است و به نسبت 224.3٪ یا 361.8٪ فیبوناچی از حرکت XC قرار میگیرد. نقطه D معمولاً به عنوان نقطه هدف قیمتی استفاده میشود، زیرا انتظار میرود قیمت پس از نقطه D به سمت پایین تغییر کند و به روند نزولی متعادل برگردد.
متخصصان تحلیل تکنیکال از الگوی خرچنگ نزولی برای تشخیص نقاط ورود و خروج در بازار استفاده میکنند.
نکات کلیدی در الگوی خرچنگ
در الگوی خرچنگ (Crab Pattern)، نکات کلیدی زیر را میتوان در نظر گرفت:
- نقاط X، A، B، C و D: این الگو از پنج نقطه کلیدی تشکیل میشود. نقطه X نشاندهنده نقطه شروع الگو است و نقاط A، B، C و D به ترتیب در جهت حرکت قیمت قرار میگیرند.
- نسبت فیبوناچی: در الگوی خرچنگ، استفاده از نسبتهای فیبوناچی بسیار مهم است. این نسبتها شامل 38.2٪، 61.8٪، 88.6٪، 161.8٪ و 224.3٪ است و معمولاً براساس حرکتهای قبلی قیمت تعیین میشوند.
- شاخص CD: الگوی خرچنگ شامل شاخص CD است که نقطه D در آن قرار میگیرد. این نقطه معمولاً به عنوان نقطه هدف قیمتی استفاده میشود و به نسبت فیبوناچی از حرکت XC تعیین میشود.
- تأیید الگو: برای تأیید الگوی خرچنگ، معمولاً نیاز به تأییدیهای دیگر همچون الگوی شمعی است. این تأییدیهها میتوانند کمک کننده باشند تا از صحت الگوی شناسایی شده اطمینان حاصل شود.
- نقاط ورود و خروج: در الگوی خرچنگ، نقطه D معمولاً به عنوان نقطه ورود به معامله در نظر گرفته میشود. این نقطه ممکن است همراه با سایر سیگنالها و شاخصهای تحلیلی دیگر برای تصمیمگیری در مورد ورود یا خروج از معامله استفاده شود.
چگونه الگوی خرچنگ را تشخیص دهیم؟
برای تشخیص الگوی خرچنگ (Crab Pattern) در تحلیل تکنیکال، میتوانید به موارد زیر توجه کنید:
- شناسایی نقاط X، A، B، C و D: برای شروع، نقطه X را به عنوان نقطه شروع الگو تعیین کنید. سپس بررسی کنید که قیمت به نقطه A صعود یا نزول کرده است و سپس به ترتیب به نقاط B، C و D برسید.
- اندازه نسبتها: بررسی کنید که نسبتهای فیبوناچی میان حرکتهای XA، AB، BC و XC برقرار هستند. این نسبتها میتوانند تقریبی باشند، مثلاً حدوداً 38.2٪، 61.8٪ و غیره. البته، نسبتهای دقیق ممکن است متفاوت باشند، اما به طور کلی باید به نزدیکی به این نسبتها توجه کنید.
- شاخص CD: بررسی کنید که آیا قیمت به نقطه D به نسبت فیبوناچی از حرکت XC رسیده است. این نقطه معمولاً در حدود 224.3٪ تا 361.8٪ از حرکت XC قرار میگیرد.
- مدیریت ریسک: همواره مهم است که مدیریت ریسک مناسب را در نظر بگیرید. استفاده از سیستمهای مدیریت ریسک مانند حد سود و ضرر و استفاده از مناسب ترین نقاط ورود و خروج در معاملات، میتواند به شما در مدیریت ریسک کمک کند.
با ما در شبکه های اجتماعی همراه باشید ( یوتیوب ، تلگرام ، اینستاگرام ، توییتر )
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
دیدگاه ها بسته شده است
امکان ارسال نظر وجود ندارد.