به دلیل اینکه ریاضی دانان و فعالین اقتصادی سرشناسی روی الگوی گارتلی تحقیق و تلاش کرده اند، با جستجو در اینترنت می توان انواع مختلفی از این الگو را شناسایی و استفاده کرد. اما یکی از بهترین و محبوب ترین الگوهای گارتلی مربوط به سال 1935 می شود که توسط آقای اچ ام گارتلی ابداع و استفاده شده است. اچ ام گارتلی برای اولین بار از الگوی خود در کتابش که با نام سود در بازار سهام منتشر شده است، نام برده است.

الگوی گارتلی صعودی

پس از آنکه قیمت ریزش شدیدی کرده و خطوط حمایت یکی پس از دیگری شکسته شده و اعتبار خود را از دست داده اند، کم کم برخی از معامله گران قیمت های کاهش یافته را جالب و جذاب تصور می کنند و به فکر ورود به مارکت می افتند. ورود و خرید این معامله گران روند صعودی مختصری را ایجاد می کند. این در حالتی است که بازار این ورود را به عنوان یک حرکت اصلاحی تصور می کند و پس از آن به روند کلی و اصلی خود باز میگردد.

معامله بر اساس الگوی گارتلی صعودی

به طور کلی پس از ریزش 33 تا 50 درصدی قیمت، معامله گران سعی می کنند جایی برای ورود خود پیدا کنند. در اینجاست که ورود معامله گران باعث شکل گیری محدوده های حمایت در بازار می شود.

برای مثال می توان نقطه B را مثال زد که قدرت معامله گران نزولی کاهش یافته است و در نتیجه موج حرکتی BC برای کاور کردن روند شکل می گیرد.

زمانی که معامله گران پیش بینی خرید را انجام می دهند دقیقا جایی است که الگوی سر و شانه معکوس یا الگوی دو کف تشکیل شده باشد.

همچنین بازار در شرایطی که معمولا در نقطه C اتفاق می افتد می تواند با الگوی سر و شانه اهداف را نشان دهد.

حد ضرر

همه سیستم های معاملاتی نسبت به شرایط و الکوریتم های خود، محدوده های ضرر مشخصی دارند تا کاربر ضرر بیشتری نکرده و در بهترین شرایط از معامله اشتباه خارج شود. در الگوی گارتی صعودی، معمولا حد ضرر بر اساس نقطه B  مشخص می شود.

الگوی گارتلی نزولی

پس از یک شکل گیری روند، همانطور که با حروف AB نشان داده شده است، حجم در حال کم شدن است.  معامله گرانی که به دنبال ورود در جهت نزول بازار هستند، سعی می کنند در قیمت های بالاتر فروش کنند تا بتوانند در هنگام نزول، از سود بیشتری برخوردار باشند.  این اصلاح قیمت با افزایش حجم همراه است و به ناچار در نقطه C تمام می شود. اما در اصل روند کلی بازار تغییر نکرده و روند پس از اصلاح قیمت دوباره روند صعودی خود را ادامه می دهد.

معامله بر اساس الگوی گارتلی نزولی

به طور خاص تر، روند اصلاحی کوتاه مدت از نقطه C زمانی شروع می شود که قیمت تا 33 یا 50 درصد از روند کلی را برگشته باشد. در این جا است که بسیاری از معامله گران بر اساس الگوی سر و شانه به معاملات وارد می شوند. همچنین نقطه C می تواند خود بر اساس شرایط سقف های متوالی، نقطه معامله شود.

حد ضرر

حد ضرر می تواند معامله گران را از گرفتاری در ضررهای بسیار زیاد و سنگین رها کرده و امنیت سرمایه و دارایی معامله گران را تضمین کند. در الگوی گارتلی نزولی نیز نقطه B می تواند به عنوان حد ضرر مشخص شود.

نتیجه

الگوی گارتلی ممکن است شبیه به الگوی ABC موجود در نظریه امواج الیوت رابرت بالان دیده شود. گارتلی بر اساس محدوده های 33 تا 50 درصد روند شکل می گیرد.

با ما در شبکه های اجتماعی همراه باشید ( یوتیوب ، تلگرام ، اینستاگرام ، توییتر )